مدير حوزه علميه شهيد صدوقي گفت: اگر ما ميگوئيم فقه جواهري و اجتهاد جوابگوي امروز است يعنيكه اقتصاد، سياست و روانشناسي و... بايد در يك متد بيايد و به توليد و بهره برداري برسد.
خبرگزاري مهر، گروه دين و انديشه: تقابل دو مفهوم حوزه انقلابي و حوزه سكولار كه آغاز آن به سالهاي مبارزه عليه رژيم طاغوت بازميگردد اكنون وارد مرحلهاي جديد شده و ديگر در حوزه تئوري و نظريهپردازي محدود نيست. اختلاف قرائتها درباره اين دو مفهوم بسيار است و برخي دستهاي بيگانه را در سوق دادن نهادهاي مذهبي به سمت سكولاريزه شدن دخيل ميدانند. در اين رابطه به سراغ يكي از مديران نمونه حوزه علميه در قم رفتيم تا از تأثيرات اين دو رويكرد در عرصه عمل و جهتگيري طلاب در اين باره بيشتر مطلع شويم.
حجت الاسلام حسين رفيعي متولد ۱۳۵۶ در اهواز است. وي تحصيلات حوزوي خود را پس از اخذ مدرك ديپلم و از مدرسه امام خميني (ره) اهواز كه توليت آن با آيتالله موسوي جزايري بود آغاز كرد. او درس ۱۰ ساله سطوح حوزه را در ۵ سال سپري كرد و طي تحصيل، همزمان به تدريس هم ميپرداخت.
مطلب پيشنهادي : https://mohamadrezateimouri.com/rush/
رفيعي در سال ۱۳۸۰ و در سن ۲۴ سالگي به عنوان مدير مدرسه علميه طلاب نخبه اهواز با نام مدرسه وليعصر (عج) انتخاب شد. وي در همين سال در درس خارج فقه و اصول آيت الله موسوي جزايري نيز شركت كرد.
در همين سالها او هم امامت جماعت دانشگاه آزاد اهواز را بر عهده داشت و هم در اين دانشگاه تدريس ميكرد و در كنار كرسي درس و محراب نماز، جلسات مباحثاتي بسياري براي دانشجويان برگزار كرده و به بصيرت افزايي در فضاي دانشگاه اهميت ويژهاي ميداد. از سويي در همين دوران از اهميت فعاليت در مسجد و پايگاه بسيج غافل نبود و به عنوان فرمانده پايگاه نمونه سپاه نيز انتخاب شد.
وي پس از عزيمت به قم در دروس خارج آيات عظام مؤمن، بهجت و سبحاني شركت كرد و در مباحث اخلاقي نيز چند سالي را در محضر آيت الله عزيز خوشوقت گذراند. او چند رساله فقهي براي اساتيد خود به رشته تحرير درآورد كه مورد تمجيد و تقدير علما خصوصاً آيت الله سبحاني قرار گرفت و وي از رساله «صلاة المسافر» حجتالاسلام رفيعي با تقريظي تقدير كرد.
رفيعي مشاوره و تدريس سطوح عالي را در مدارس حقاني، علوي و صاحب الأمر و همچنين مؤسسه فقهي عسكريه قم ادامه داد.
حجت الاسلام رفيعي اساس شكلگيري شخصيت خود را متأثر از مسجد و كار فرهنگي در مساجد ميداند. در اين بين مطالعه آثار شهيد مطهري محور اين شكلگيري شخصيتي بوده و به گفته وي هميشه كسي كه بتواند متفكر باشد و در جامعه نقش هم داشته باشد براي او يك الگو به شمار ميرفت؛ براي آشنايي بيشتر با شخصيت حجت الاسلام رفيعي و شناخت بيشتر از روند فعاليتهاي مدرسه و مجموعههاي تحت مديريتش گفت وگويي با وي ترتيب داديم كه در ادامه ميخوانيد؛
*مقداري در مورد خودتان توضيح دهيد و بفرمائيد سرچشمه شكل گيري اين نوع روحيات شما چه بود؟
مطلب پيشنهادي : https://mohamadrezateimouri.com/little-prince-navel/
سال ۱۳۷۱ كه بنده پايه اول دبيرستان بودم سه سال از رهبري مقام معظم رهبري ميگذشت. به طور كلي ميتوان گفت با رهنمودهاي ايشان و نكاتي كه بيان ميكردند سعي داشتم آنها را در خودم پياده كنم و اين برايم مسرت بخش بود كه كه در آن سن و سال صحبتهاي مقام معظم رهبري را دنبال ميكردم و به رشته تحرير در ميآوردم؛ سخنان ايشان در كنار صحبتهاي آيت الله مشكيني، آيت الله جوادي و آيت الله يزدي، علامه مصباح يزدي و ساير علما و مراجع تقليد براي من بسيار با اهميت بود.
در آن زمان هم مسئول كار فرهنگي در مسجد بودم و هم مسئول فرهنگي گردان عاشورا و از سوي ديگر به عنوان فرمانده نمونه پايگاه سپاه معرفي شده بودم؛ در سال ۱۳۷۹ شروع به تدريس كردم تا اين الگوي جمع سالم ميان درس و فعاليت را گسترش دهم و اين از همان موقع اين براي من يك مسئله مهم قلمداد ميشد.
در آن زمان يك سري طلبهها را ميديدم كه اعتقاد بر اين داشتند كه نبايد كار كنيم اما در مقابل طلاب ديگري اذعان داشتند كه ما آمديم فقط كار كنيم؛ لذا من هميشه سعي ام بر اين بود كه اين دو را جمع كنم.
هميشه اين تفاوتها و تقابلها ميان فعاليت و اثرگذاري در جامعه و از طرفي با سواد بودن و اهل درس بودن براي ما يك مسئله مهمي بود كه چگونه اين تقابلها را از ميان برداريم.
واقعيت امر اين است كه تا اين راه بخواهد براي من ملكه شود گاهي دچار افراط و تفريط هم شدم، گاهي اوقات در درس افراط ميكردم گاهي در تدريس تا در نهايت به يك تعادل و توازن در اين مسئله مهم رسيدم و در اين زمان به يك ملكهاي ميرسيدم كه بتوانم در مورد اين مسائل تدبير كنم.
ما در فضاي مسجد اردوي شهيد مطهري داشتيم، بچهها را از اهواز ۲۵ روز به مشهد و كرج ميآورديم، در دوره شهيد مطهري كتب شهيد مطهري را سطحبندي كرده بوديم و مباحثه ميكرديم؛ دغدغه ما اين بود آنها در خانواده و مدرسه اثرگذار شوند و هركجا كه به شبههاي ميخوردند مرجعي بنام مسجد براي پاسخگويي به سوالات فكري، اخلاقي، سياسي وجود داشته باشد.
*مقداري درباره مدرسه شهيد صدوقي و حضورتان در اين مدرسه علميه توضيح دهيد؛
من به همراه مرحوم حجت الاسلام و المسلمين كرامت و با تأييد آيت الله خوشوقت وارد مدرسه شهيد صدوقي شدم.
در سال ۱۳۸۸ به مدرسه آمدم كه آن سال هم مواجه شد با فتنه و مدرسه ما در دفاع از عرصه ولايت و كشور شور خاصي داشت. حتي در خاطرم هست كه در مسئله آقاي صانعي از اولين مدارسي بوديم كه براي برخورد با ايشان از جامعه مدرسين مطالبه كرديم.
يكي از اختصاصات مدرسه ما اين است كه چون ما هدف و گامهايمان براي كادرسازي انقلاب است و مقام معظم رهبري يكي از نكاتي كه نسبت به حوزه ميگويند اين است كه دوره تحصيل را كوتاه كنيد، لذا هر سال حدود ۵۰ روز طلاب را به مشهد ميبريم و در آنجا دوره علمي، مباحث معرفتي و پژوهشي برگزار ميكنيم؛ طلاب در آنجا درس ميخوانند و اگر طلبهاي خوش استعداد باشد درس ۶ سال را در ۴ سال تمام ميكند و در بدترين حالت به ۵ سال ميانجامد و حداقل يكسال به عمر طلبگي آن اضافه ميشود.
همچنين ما منشوري را تدوين كرديم. به عنوان منشور «تربيت طلبه عصر انقلاب» كه براساس فرامين مقام معظم رهبري و دغدغههاي ايشان درحوزه است. مبنايي است بر سياست گذاري و هدف گذاري و برنامه مشخص و مدوني است از ابتدا تا اجتهاد براي طلبه كه آن را با يك نظام جامعي تدوين كرديم.
طلبه مستعد نبايد وقتش تلف شود و بايد برنامه مدون و مشخصي داشته باشد و ساير ابعاد طلبگي را پوشش دهد اين مسئله، يك ضرورتي را براي ما به عنوان وظيفه اقتضا كرد كه يك سند و منشوري به عنوان منشور تربيت طلبه عصر انقلاب تحت عنوان وارثين تدوين كنيم
بر اساس ارتباطي كه با اساتيد و طلبهها داشتيم خصوصاً طلبههاي نخبه اين مسئله را مطرح كرديم كه چگونه ميتوانيم بين راه بلند مدت حوزه و اثرگذاري در جامعه رابطهاي ايجاد كرد؛ همچنين حضرت امام خامنه اي انتظاراتي از حوزه عصر انقلاب دارند كه هنوز برآورده نشده است و طلبه امروز ما با اين مطالبات آشنا شده و نياز جامعه را مي بيند و از طرفي سنوات حوزه يك سنوات طولاني مدت و دوره بلند مدت است؛ طلبه مستعد نبايد وقتش تلف شود و بايد برنامه مدون و مشخصي داشته باشد و ساير ابعاد طلبگي را پوشش دهد اين مسئله، يك ضرورتي را براي ما به عنوان وظيفه اقتضا كرد كه يك سند و منشوري به عنوان منشور تربيت طلبه عصر انقلاب تحت عنوان وارثين تدوين كنيم. اين در واقع يك برنامه همه جانبه است كه از بدو ورود به حوزه تا اجتهاد آن را برنامه ريزي كرديم و در حال حاضر در حوزه شهيد صدوقي اجرا كرديم.
اين سند را از ۱۲ سال تا ۱۵ سال تدوين كردند و فارغ التحصيلي كه سطح چهار حوزه يعني دكترا و سطح سه، فوق ليسانس و سطح دو، ليسانس و سطح يك را كه فوق ديپلم است در دو مدرسه شهيدصدوقي و مدرسه فقهي علي بن موسي الرضا (طلبه مدرسه شهيد صدوقي از پايه يك تا شش و مدرسه فقهي علي بن موسي الرضا سطح عالي و خارج را دنبال ميكند) ميگذراند يعني كل اين ۱۵ سال در اين دو مدرسه كه تحت نظر حوزه است طي ميشود.
آيت الله يزدي مطالب گزارش ما را ديدند و دستور دادند مركز علمي چاپ كند و در اختيار همه مدارس قرار دهند. آيت الله اعرافي هم نسبت به اجرا و مطالب كاملاً تأييد كردند و مطالب بسيار خوبي در حاشيه اين منشور نگارش كردند. البته اين منشور به وسيله بنده به رؤيت مقام معظم رهبري نيز رسيد و ايشان تشكر كردند.
فعاليت ديگر مدرسه شهيد صدوقي اين است كه دوره مهارت تبليغي براي تبليغ در دانشگاه و مدارس و آموزش و پرورش آموزش داده ميشود و به همه اين موارد با عنوان مدرك رسمي مركز مهارتهاي حوزه سراسري كشور به طلبه ارائه داده ميشود كه در منشور هم قيد شده است و زماني كه دوره مديريت را طي ميكند مدرك رسمي دوره مديريت به آنها داده ميشود.
همچنين طلبههايي كه طرح كتب شهيد مطهري را گذراندند، مدرك ميگيرند و ميتوانند بعد از گذراندن اين دوره مربي و استاد باشند، به روش مطالعه، روش مباحثه، روش مقاله و روش كلاس داري در اين حوزهها مدرك به طلبه داده ميشود و يك بخشي در حوزه مخصوص نخبگان است كه روي اين افراد سرمايه گذاري ميكنيم كه در آينده استاد مشاور علمي و مدرس علمي با گذراندن اين دورهها باشند.
*از فعاليتها گفتيد، مقداري درباره ثمرات و خروجيهاي مدرسه هم توضيح بفرمائيد.
ابتدا اين نكته را بگويم آقاي فرخ فال و اعرافي زماني كه مدير عامل حوزه علميه استان قم بودند در جشنواره علمي پژوهشي شيخ انصاري كه در مدرسه برگزار شد، آمده بودند يك جملهاي درباره مدرسه گفتند كه «اين مدرسه گل سر سبد مدارس قم» است.
ميشود بين درس و كار جمع سالم كرد؛ البته ما از كساني كه در واقع فقط كار علمي انجام دادند و منزوي بودند، تجربه خوبي نداريم؛ يا آنها كه فقط كار اجرايي كردند و كار علمي نكردند؛ بعضي از آقايان مردود شدند و كارنامه آنها موفقيتآميز نبوده است.
ما اين خط را ميخواهيم كه اين طلبه در هرجايي از نظام قرار گرفت بتواند مؤثر واقع شود و واقعاً كمك حال نظام و انقلاب در مسير رشد و تكامل باشد تا شرمنده امام و رهبر معظم انقلاب نشويم؛ مقام معظم رهبري حجت را بر همه تمام كرده است؛ براي مثال ميبينيم كه ايشان از ساعت ۵ يا ۶ صبح تا ۱۰ شب مشغول كار هستند، مطالعهشان از جوانان بيشتر است لذا ما بايد ياد بگيريم و باري را از روي دوش نظام برداريم.
طلبههاي حوزه استادهاي سطح يك و استاد مشاورهاي سطح عالي و مدير گروه شدند و بعضيها وارد فضاي كار اجتماعي و فرهنگي شدند و امام جماعت هستند. در شيراز افرادي را داريم كه امام جماعت هستند و در دانشگاه هم تدريس ميكنند؛ در كرمانشاه هم يك مؤسسه جامعي راه اندازي كرده و اين مؤسسه در حال حاضر تعداد زيادي دانش آموز دارد و با ما يك شبكه ارتباطي دارند.
تعداد زيادي سرمربي مساجد در قم و شهرستانهاي ديگر از دانشجوهاي اين حوزه هستند، محور يكسري كارهاي پرورشي-فرهنگي از قبيل پرورش مربي در طرح صالحين و طرح مساجد در اين منطقه شكل ميگيرد.
برخي طلبههاي ما زماني كه به شهرستانهاي خود بر ميگردند مؤثر هستند و براي نوجوانان كتابهاي شهيد مطهري و مباحث اخلاقي و كلامي را مطرح ميكنند و با تيزهوشان منطقه بحثهاي كلامي را كار ميكنند و گزارش اين موارد را به حوزه ميدهند.
همچنين تبليغ و تهذيب مدرسه ما جز تهذيبهاي عالي قم است. در پژوهش سوم كشوري و در مقالات علمي دوم كشوري شديم و بسيج ما بسيج نمونه شد؛ مسئول نماينده ولي فقيه در سپاه از دوستان ما تقدير كردند و در بعد علمي ارتقا رتبه داشتيم؛ نفر اول ادبيات كنكور استان قم نيز طلبههاي حوزه صدوقي بود. نفر اول مركز تخصصي فقه و اصول پژوهشي و آموزشي هم به همين ترتيب بوده است.
*حضرت امام فرمودند فقه تئوري از گهواره تا گور است و اينكه اسلام براي تمام ابعاد زندگي بشر است و براي رسيدن به تمدن نوين در حوزه توليد علم روانشناسي اسلامي، جامعه شناسي اسلامي و سياست اسلامي نياز به كار داريم. اينكه مدرسه شهيد صدوقي بخواهد در اين راستا كار كند و به سنتهاي حوزه و فقه جواهري پايبند باشد چگونه است و براي جمع بين اين دو مورد، حوزه چه برنامههايي دارد؟
مرحوم آيت الله مطهري دركتاب اسلام و مقتضيات زمان ميگويد: ما يك سري قوانين مداري و يك سري قوانين منزلي داريم ما بايد بين قانون مداري حوزه و قانون منزلي حوزه تفكيك قائل شويم. قانون مداري، قانون ثابت لا يتغير است، قانون منزلي تابع محيط، شرايط زماني و مكاني و شرايط اجتماعي سياسي و امنيتي است كه دستخوش تغييرات است ما قوانيني در صدر اسلام داشتيم كه شاهد هستيم در اين موارد سبك زندگي و حكومت داري تغيير كرده در حال حاضر شيوه حكومت داري با هم متفاوت است؛ اين تفاوت در قانونهاي منزلي هستند در اين منزل اقتضائاتي وجود داشت و در اين منزل يك اقتضائات ديگري است مثل صلح امام حسن و قيام سيد الشهدا (ع) يك امام بايد صلح ميكرد و ديگري بايد قيام ميكرد هر دو نفر امام هستند و اقتضائات جامعه و شرايط هر كدام با شكل ديگري فرق ميكند.
منبع : مهر
مدير حوزه علميه شهيد صدوقي گفت: اگر ما ميگوئيم فقه جواهري و اجتهاد جوابگوي امروز است يعنيكه اقتصاد، سياست و روانشناسي و... بايد در يك متد بيايد و به توليد و بهره برداري برسد.
خبرگزاري مهر، گروه دين و انديشه: تقابل دو مفهوم حوزه انقلابي و حوزه سكولار كه آغاز آن به سالهاي مبارزه عليه رژيم طاغوت بازميگردد اكنون وارد مرحلهاي جديد شده و ديگر در حوزه تئوري و نظريهپردازي محدود نيست. اختلاف قرائتها درباره اين دو مفهوم بسيار است و برخي دستهاي بيگانه را در سوق دادن نهادهاي مذهبي به سمت سكولاريزه شدن دخيل ميدانند. در اين رابطه به سراغ يكي از مديران نمونه حوزه علميه در قم رفتيم تا از تأثيرات اين دو رويكرد در عرصه عمل و جهتگيري طلاب در اين باره بيشتر مطلع شويم.
حجت الاسلام حسين رفيعي متولد ۱۳۵۶ در اهواز است. وي تحصيلات حوزوي خود را پس از اخذ مدرك ديپلم و از مدرسه امام خميني (ره) اهواز كه توليت آن با آيتالله موسوي جزايري بود آغاز كرد. او درس ۱۰ ساله سطوح حوزه را در ۵ سال سپري كرد و طي تحصيل، همزمان به تدريس هم ميپرداخت.
مطلب پيشنهادي : https://mohamadrezateimouri.com/rush/
رفيعي در سال ۱۳۸۰ و در سن ۲۴ سالگي به عنوان مدير مدرسه علميه طلاب نخبه اهواز با نام مدرسه وليعصر (عج) انتخاب شد. وي در همين سال در درس خارج فقه و اصول آيت الله موسوي جزايري نيز شركت كرد.
در همين سالها او هم امامت جماعت دانشگاه آزاد اهواز را بر عهده داشت و هم در اين دانشگاه تدريس ميكرد و در كنار كرسي درس و محراب نماز، جلسات مباحثاتي بسياري براي دانشجويان برگزار كرده و به بصيرت افزايي در فضاي دانشگاه اهميت ويژهاي ميداد. از سويي در همين دوران از اهميت فعاليت در مسجد و پايگاه بسيج غافل نبود و به عنوان فرمانده پايگاه نمونه سپاه نيز انتخاب شد.
وي پس از عزيمت به قم در دروس خارج آيات عظام مؤمن، بهجت و سبحاني شركت كرد و در مباحث اخلاقي نيز چند سالي را در محضر آيت الله عزيز خوشوقت گذراند. او چند رساله فقهي براي اساتيد خود به رشته تحرير درآورد كه مورد تمجيد و تقدير علما خصوصاً آيت الله سبحاني قرار گرفت و وي از رساله «صلاة المسافر» حجتالاسلام رفيعي با تقريظي تقدير كرد.
رفيعي مشاوره و تدريس سطوح عالي را در مدارس حقاني، علوي و صاحب الأمر و همچنين مؤسسه فقهي عسكريه قم ادامه داد.
حجت الاسلام رفيعي اساس شكلگيري شخصيت خود را متأثر از مسجد و كار فرهنگي در مساجد ميداند. در اين بين مطالعه آثار شهيد مطهري محور اين شكلگيري شخصيتي بوده و به گفته وي هميشه كسي كه بتواند متفكر باشد و در جامعه نقش هم داشته باشد براي او يك الگو به شمار ميرفت؛ براي آشنايي بيشتر با شخصيت حجت الاسلام رفيعي و شناخت بيشتر از روند فعاليتهاي مدرسه و مجموعههاي تحت مديريتش گفت وگويي با وي ترتيب داديم كه در ادامه ميخوانيد؛
*مقداري در مورد خودتان توضيح دهيد و بفرمائيد سرچشمه شكل گيري اين نوع روحيات شما چه بود؟
مطلب پيشنهادي : https://mohamadrezateimouri.com/little-prince-navel/
سال ۱۳۷۱ كه بنده پايه اول دبيرستان بودم سه سال از رهبري مقام معظم رهبري ميگذشت. به طور كلي ميتوان گفت با رهنمودهاي ايشان و نكاتي كه بيان ميكردند سعي داشتم آنها را در خودم پياده كنم و اين برايم مسرت بخش بود كه كه در آن سن و سال صحبتهاي مقام معظم رهبري را دنبال ميكردم و به رشته تحرير در ميآوردم؛ سخنان ايشان در كنار صحبتهاي آيت الله مشكيني، آيت الله جوادي و آيت الله يزدي، علامه مصباح يزدي و ساير علما و مراجع تقليد براي من بسيار با اهميت بود.
در آن زمان هم مسئول كار فرهنگي در مسجد بودم و هم مسئول فرهنگي گردان عاشورا و از سوي ديگر به عنوان فرمانده نمونه پايگاه سپاه معرفي شده بودم؛ در سال ۱۳۷۹ شروع به تدريس كردم تا اين الگوي جمع سالم ميان درس و فعاليت را گسترش دهم و اين از همان موقع اين براي من يك مسئله مهم قلمداد ميشد.
در آن زمان يك سري طلبهها را ميديدم كه اعتقاد بر اين داشتند كه نبايد كار كنيم اما در مقابل طلاب ديگري اذعان داشتند كه ما آمديم فقط كار كنيم؛ لذا من هميشه سعي ام بر اين بود كه اين دو را جمع كنم.
هميشه اين تفاوتها و تقابلها ميان فعاليت و اثرگذاري در جامعه و از طرفي با سواد بودن و اهل درس بودن براي ما يك مسئله مهمي بود كه چگونه اين تقابلها را از ميان برداريم.
واقعيت امر اين است كه تا اين راه بخواهد براي من ملكه شود گاهي دچار افراط و تفريط هم شدم، گاهي اوقات در درس افراط ميكردم گاهي در تدريس تا در نهايت به يك تعادل و توازن در اين مسئله مهم رسيدم و در اين زمان به يك ملكهاي ميرسيدم كه بتوانم در مورد اين مسائل تدبير كنم.
ما در فضاي مسجد اردوي شهيد مطهري داشتيم، بچهها را از اهواز ۲۵ روز به مشهد و كرج ميآورديم، در دوره شهيد مطهري كتب شهيد مطهري را سطحبندي كرده بوديم و مباحثه ميكرديم؛ دغدغه ما اين بود آنها در خانواده و مدرسه اثرگذار شوند و هركجا كه به شبههاي ميخوردند مرجعي بنام مسجد براي پاسخگويي به سوالات فكري، اخلاقي، سياسي وجود داشته باشد.
*مقداري درباره مدرسه شهيد صدوقي و حضورتان در اين مدرسه علميه توضيح دهيد؛
من به همراه مرحوم حجت الاسلام و المسلمين كرامت و با تأييد آيت الله خوشوقت وارد مدرسه شهيد صدوقي شدم.
در سال ۱۳۸۸ به مدرسه آمدم كه آن سال هم مواجه شد با فتنه و مدرسه ما در دفاع از عرصه ولايت و كشور شور خاصي داشت. حتي در خاطرم هست كه در مسئله آقاي صانعي از اولين مدارسي بوديم كه براي برخورد با ايشان از جامعه مدرسين مطالبه كرديم.
يكي از اختصاصات مدرسه ما اين است كه چون ما هدف و گامهايمان براي كادرسازي انقلاب است و مقام معظم رهبري يكي از نكاتي كه نسبت به حوزه ميگويند اين است كه دوره تحصيل را كوتاه كنيد، لذا هر سال حدود ۵۰ روز طلاب را به مشهد ميبريم و در آنجا دوره علمي، مباحث معرفتي و پژوهشي برگزار ميكنيم؛ طلاب در آنجا درس ميخوانند و اگر طلبهاي خوش استعداد باشد درس ۶ سال را در ۴ سال تمام ميكند و در بدترين حالت به ۵ سال ميانجامد و حداقل يكسال به عمر طلبگي آن اضافه ميشود.
همچنين ما منشوري را تدوين كرديم. به عنوان منشور «تربيت طلبه عصر انقلاب» كه براساس فرامين مقام معظم رهبري و دغدغههاي ايشان درحوزه است. مبنايي است بر سياست گذاري و هدف گذاري و برنامه مشخص و مدوني است از ابتدا تا اجتهاد براي طلبه كه آن را با يك نظام جامعي تدوين كرديم.
طلبه مستعد نبايد وقتش تلف شود و بايد برنامه مدون و مشخصي داشته باشد و ساير ابعاد طلبگي را پوشش دهد اين مسئله، يك ضرورتي را براي ما به عنوان وظيفه اقتضا كرد كه يك سند و منشوري به عنوان منشور تربيت طلبه عصر انقلاب تحت عنوان وارثين تدوين كنيم
بر اساس ارتباطي كه با اساتيد و طلبهها داشتيم خصوصاً طلبههاي نخبه اين مسئله را مطرح كرديم كه چگونه ميتوانيم بين راه بلند مدت حوزه و اثرگذاري در جامعه رابطهاي ايجاد كرد؛ همچنين حضرت امام خامنه اي انتظاراتي از حوزه عصر انقلاب دارند كه هنوز برآورده نشده است و طلبه امروز ما با اين مطالبات آشنا شده و نياز جامعه را مي بيند و از طرفي سنوات حوزه يك سنوات طولاني مدت و دوره بلند مدت است؛ طلبه مستعد نبايد وقتش تلف شود و بايد برنامه مدون و مشخصي داشته باشد و ساير ابعاد طلبگي را پوشش دهد اين مسئله، يك ضرورتي را براي ما به عنوان وظيفه اقتضا كرد كه يك سند و منشوري به عنوان منشور تربيت طلبه عصر انقلاب تحت عنوان وارثين تدوين كنيم. اين در واقع يك برنامه همه جانبه است كه از بدو ورود به حوزه تا اجتهاد آن را برنامه ريزي كرديم و در حال حاضر در حوزه شهيد صدوقي اجرا كرديم.
اين سند را از ۱۲ سال تا ۱۵ سال تدوين كردند و فارغ التحصيلي كه سطح چهار حوزه يعني دكترا و سطح سه، فوق ليسانس و سطح دو، ليسانس و سطح يك را كه فوق ديپلم است در دو مدرسه شهيدصدوقي و مدرسه فقهي علي بن موسي الرضا (طلبه مدرسه شهيد صدوقي از پايه يك تا شش و مدرسه فقهي علي بن موسي الرضا سطح عالي و خارج را دنبال ميكند) ميگذراند يعني كل اين ۱۵ سال در اين دو مدرسه كه تحت نظر حوزه است طي ميشود.
آيت الله يزدي مطالب گزارش ما را ديدند و دستور دادند مركز علمي چاپ كند و در اختيار همه مدارس قرار دهند. آيت الله اعرافي هم نسبت به اجرا و مطالب كاملاً تأييد كردند و مطالب بسيار خوبي در حاشيه اين منشور نگارش كردند. البته اين منشور به وسيله بنده به رؤيت مقام معظم رهبري نيز رسيد و ايشان تشكر كردند.
فعاليت ديگر مدرسه شهيد صدوقي اين است كه دوره مهارت تبليغي براي تبليغ در دانشگاه و مدارس و آموزش و پرورش آموزش داده ميشود و به همه اين موارد با عنوان مدرك رسمي مركز مهارتهاي حوزه سراسري كشور به طلبه ارائه داده ميشود كه در منشور هم قيد شده است و زماني كه دوره مديريت را طي ميكند مدرك رسمي دوره مديريت به آنها داده ميشود.
همچنين طلبههايي كه طرح كتب شهيد مطهري را گذراندند، مدرك ميگيرند و ميتوانند بعد از گذراندن اين دوره مربي و استاد باشند، به روش مطالعه، روش مباحثه، روش مقاله و روش كلاس داري در اين حوزهها مدرك به طلبه داده ميشود و يك بخشي در حوزه مخصوص نخبگان است كه روي اين افراد سرمايه گذاري ميكنيم كه در آينده استاد مشاور علمي و مدرس علمي با گذراندن اين دورهها باشند.
*از فعاليتها گفتيد، مقداري درباره ثمرات و خروجيهاي مدرسه هم توضيح بفرمائيد.
ابتدا اين نكته را بگويم آقاي فرخ فال و اعرافي زماني كه مدير عامل حوزه علميه استان قم بودند در جشنواره علمي پژوهشي شيخ انصاري كه در مدرسه برگزار شد، آمده بودند يك جملهاي درباره مدرسه گفتند كه «اين مدرسه گل سر سبد مدارس قم» است.
ميشود بين درس و كار جمع سالم كرد؛ البته ما از كساني كه در واقع فقط كار علمي انجام دادند و منزوي بودند، تجربه خوبي نداريم؛ يا آنها كه فقط كار اجرايي كردند و كار علمي نكردند؛ بعضي از آقايان مردود شدند و كارنامه آنها موفقيتآميز نبوده است.
ما اين خط را ميخواهيم كه اين طلبه در هرجايي از نظام قرار گرفت بتواند مؤثر واقع شود و واقعاً كمك حال نظام و انقلاب در مسير رشد و تكامل باشد تا شرمنده امام و رهبر معظم انقلاب نشويم؛ مقام معظم رهبري حجت را بر همه تمام كرده است؛ براي مثال ميبينيم كه ايشان از ساعت ۵ يا ۶ صبح تا ۱۰ شب مشغول كار هستند، مطالعهشان از جوانان بيشتر است لذا ما بايد ياد بگيريم و باري را از روي دوش نظام برداريم.
طلبههاي حوزه استادهاي سطح يك و استاد مشاورهاي سطح عالي و مدير گروه شدند و بعضيها وارد فضاي كار اجتماعي و فرهنگي شدند و امام جماعت هستند. در شيراز افرادي را داريم كه امام جماعت هستند و در دانشگاه هم تدريس ميكنند؛ در كرمانشاه هم يك مؤسسه جامعي راه اندازي كرده و اين مؤسسه در حال حاضر تعداد زيادي دانش آموز دارد و با ما يك شبكه ارتباطي دارند.
تعداد زيادي سرمربي مساجد در قم و شهرستانهاي ديگر از دانشجوهاي اين حوزه هستند، محور يكسري كارهاي پرورشي-فرهنگي از قبيل پرورش مربي در طرح صالحين و طرح مساجد در اين منطقه شكل ميگيرد.
برخي طلبههاي ما زماني كه به شهرستانهاي خود بر ميگردند مؤثر هستند و براي نوجوانان كتابهاي شهيد مطهري و مباحث اخلاقي و كلامي را مطرح ميكنند و با تيزهوشان منطقه بحثهاي كلامي را كار ميكنند و گزارش اين موارد را به حوزه ميدهند.
همچنين تبليغ و تهذيب مدرسه ما جز تهذيبهاي عالي قم است. در پژوهش سوم كشوري و در مقالات علمي دوم كشوري شديم و بسيج ما بسيج نمونه شد؛ مسئول نماينده ولي فقيه در سپاه از دوستان ما تقدير كردند و در بعد علمي ارتقا رتبه داشتيم؛ نفر اول ادبيات كنكور استان قم نيز طلبههاي حوزه صدوقي بود. نفر اول مركز تخصصي فقه و اصول پژوهشي و آموزشي هم به همين ترتيب بوده است.
*حضرت امام فرمودند فقه تئوري از گهواره تا گور است و اينكه اسلام براي تمام ابعاد زندگي بشر است و براي رسيدن به تمدن نوين در حوزه توليد علم روانشناسي اسلامي، جامعه شناسي اسلامي و سياست اسلامي نياز به كار داريم. اينكه مدرسه شهيد صدوقي بخواهد در اين راستا كار كند و به سنتهاي حوزه و فقه جواهري پايبند باشد چگونه است و براي جمع بين اين دو مورد، حوزه چه برنامههايي دارد؟
مرحوم آيت الله مطهري دركتاب اسلام و مقتضيات زمان ميگويد: ما يك سري قوانين مداري و يك سري قوانين منزلي داريم ما بايد بين قانون مداري حوزه و قانون منزلي حوزه تفكيك قائل شويم. قانون مداري، قانون ثابت لا يتغير است، قانون منزلي تابع محيط، شرايط زماني و مكاني و شرايط اجتماعي سياسي و امنيتي است كه دستخوش تغييرات است ما قوانيني در صدر اسلام داشتيم كه شاهد هستيم در اين موارد سبك زندگي و حكومت داري تغيير كرده در حال حاضر شيوه حكومت داري با هم متفاوت است؛ اين تفاوت در قانونهاي منزلي هستند در اين منزل اقتضائاتي وجود داشت و در اين منزل يك اقتضائات ديگري است مثل صلح امام حسن و قيام سيد الشهدا (ع) يك امام بايد صلح ميكرد و ديگري بايد قيام ميكرد هر دو نفر امام هستند و اقتضائات جامعه و شرايط هر كدام با شكل ديگري فرق ميكند.
منبع : مهر