loading...

نوشتن نامه

اصول نوشتن نامه و متن

بازدید : 295
11 زمان : 1399:2

به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري فارس به نقل از هاليوود ريپورتر، «لويي گارل» ستاره فرانسوي براي ساخت فيلم «مرد وفادار» برنده «بهترين كارگرداني» جشنواره «بوئنوس‌آيرس» شد.

«ايزابل دوپيوس» و «تيم گراتي»بيشترين جوايز را از بيست و يكمين فستيوال فيلم «بوئنوس‌آيرس» دريافت كردند. اين مراسم ديروز برندگانش را در ۶ بخش اصلي اعلام كرد.

جايزه ويژه هيات داوران به فيلم «كوسه‌ها» از كشور اوروگوئه به كارگرداني و نويسندگي «لوسيا گاريبالدي» رسيد.

در ادامه فهرست كامل برندگان بيست و يكمين فستيوال بين‌المللي فيلم بوئنوس‌آيرس آمده است:

رقابت بخش بين‌الملل

بهترين فيلم

«تك شاخ» به كارگرداني «ايزابل دوپيوس» و «تيم گراتي»

مطلب پيشنهادي : يك نامه عاشقانه به عشقت

جايزه ويژه هيات داوران

«كوسه‌ها» به كارگرداني و نويسندگي «لوسيا گاريبالدي»

بهترين كارگرداني

«لوئيس گارل» براي فيلم «مرد وفادار»

بهترين هنرپيشه مرد

«كِيتا نينوميا» براي بازي در فيلم «ما زامبي‌هاي كوچك هستيم»

بهترين هنرپيشه زن

«اِلا اسميت» براي بازي در فيلم «راي و ليز»

بهترين موسيقي فيلم غيراقتباسي

«مونوس» از «آلِخاندرو لاندِس»

بخش رقابتي آرژانتين

بهترين فيلم

«پايان قرن» به كارگرداني «لوسيو كاسترو»

بهترين كارگرداني

«اليوسا سولاس» براي فيلم «دانشكده‌ها»

تقدير ويژه

«داستان مختصر سياره سبز» از سانتياگو لوزا»

بخش رقابتي آوانگارد(پيش‌رو) و ژانر

بهترين فيلم

«دني» از «لوئيس بِنِت» و «آرون زگر»

جايزه بزرگ

«بچه‌هاي مرده» از «كِلي كوپر» و «پاوول ليسكا»

بهترين فيلم كوتاه

«خاكستر سبز» به كارگرداني «پابلو ماتزولو»

بخش رقابتي آمريكاي لاتين

بهترين فيلم

«ريخته‌گري زمان» به كارگرداني «خوان آلوارِز نِمِه»

بهترين كارگردان

«پِري آزار» براي فيلم «اركستر بزرگ»

بخش رقابتي حقوق بشر

بهترين فيلم

«خورشيد سياه» به كارگرداني «جولين اِلي»

تقدير ويژه

«چه كسي برادرم را كُشت؟» به كارگرداني «آنا فرايل» و «لوكاس اسكاوينو»

بخش رقابتي فيلم كوتاه

بهترين فيلم كوتاه

«پسر غمگين» ساخته «مانوئل آبراموويچ»

«چرت زدن» به كارگرداني «فدريكو لوئيس تكيلا»

«عاشقي» به كارگرداني «آنا باگني»

منبع : خبرگزاري فارس

بازدید : 251
11 زمان : 1399:2

حالم خوبه؛ حالم خوبه... تو را دوس دارم و... » شيوا با صداي بلند مي‌خندد و حرف مي‌زند. مي‌گويد از طريق اطلاعيه‌اي در ميدان وليعصر از برگزاري همايش خبردار شده و با چند نفر از دوستانش به اينجا آمده. او از حال خود مي‌گويد: «من خيلي دلشوره دارم، شب‌ها خواب ندارم و كابوس مي‌بينم. نااميد هستم و كلافه و تصوير مبهمي از آينده هميشه همراه منه، اما حالا حس مي‌كنم كه خيلي خوبم.» او به همراه چهار دوست خود قصد رفتن به جايي را براي آرام‌شدن مي‌كنند...

همه 500صندلي سالن پارك كانون پر شده و عده‏اي سرپا ايستاده‏اند. استاد از ترس مي‌گويد: «بزرگ‌ترين قاتل روياهاي ما ترس است.»، او از اعتمادبه‌نفس حرف مي‌زند و از سه‌آرزوي بزرگ حاضران مي‏پرسد. دختران و پسران جوان و پدرومادرها گوش به دهان او خيره شده‌اند. انگار دهان استاد چراغ علاءالدين است و معجزه مي‌كند و همه مي‌خواهند همين امروز و اينجا ترس خود را بكشند. حاضران تندوتند آرزو‌هاي خود را بر تكه كاغذي كه استاد از آنها خواسته بود، مي‌نويسند.

حالا نوبت به خواندن نوشته‌ها مي‌رسد، همه هيجان‌زده هستند. استاد مي‌گويد خانم‌ها اجازه ندهيد هميشه آقايان اول حرف بزنند. دختر دست خود را زود بالا مي‌برد و با صداي بلند، آرزوي خود را مي‌خواند: «ازدواج با كسي كه دوسش دارم، سفر به اروپا و ادامه تحصيل». ديگري آرزوي پولدارشدن و شوهر خوب را دارد. آن يكي دنبال راه‌حلي براي غلبه بر مشكلات خود مي‌گردد و نگران آينده زناشويي خود است.

همه دوست دارند سريع به استاد جواب دهند و شايد مي‌ترسند مبادا قاتل بزرگ‌ترين روياي آنها ترس باشد. اين نكته كليدي همايش است و هيچ‌كس ترس را دوست ندارد. صحبت‌هايي است از بزرگان علم روان‌شناسي؛ اينكه چه‌كسي و چگونه موفق شده، داستان مردي تنبل كه يك‌روز اراده كرد و بزرگ شد، آن ديگري از بس كه كتاب روان‌شناسي خواند، خودش روان‌شناس شد و اعتماد به روان‌شناس‌ها... همه صحبت‌ها گلوله انرژي را در رگ‌هاي جوانان منفجر مي‌كند. روان شناس با صداي بلند حرف مي‌زند و تاكيد مي‌كند شايد همين امروز لحظه تغيير زندگي شما فرا رسيده است. «نشانه‌هاي تغيير زندگي را جدي بگيريد.»

خانمي با پسر و دخترش در همايش شركت كرده و به بغل‌دستي خود از اين سمينار مي‌گويد. اين همايش در دو روز و چهار نوبت برگزار شده و هربار همه صندلي‏ها پر بوده: «كلاس‌هاي روان‏شناسي معجزه مي‏كنه، مي‏توني بفهمي كي هستي و چي مي‏خواي؛ من خيلي وقت بود كه خودم را فراموش كرده بودم...».

در 90دقيقه كلاس همه سراپا گوش هستند؛ كمتر كسي صندلي خود را ترك مي‌كند و رقابت در يادگيري شروع شده. شايد همه براي شروع تغيير اينجا هستند؛ تغيير در شيوه زندگي و روان‌شناس بر اين تاكيد دارد. اما چگونه و از كجا بايد تغيير را شروع كرد؟ روان‌شناس پاسخ اين سوال را به زمان ديگري موكول مي‌كند. او از حاضران براي حضور در كلاس‌هاي اعتمادبه‌نفس كاربردي دعوت مي‌كند و تضمين مي‌دهد: «اگر زندگي شما تغيير نكرد، آن موقع مي‌توانيد كل مبلغ پرداختي را پس بگيريد».

همايش با پخش كليپي تمام مي‌شود. 500نفر به‌سرعت از سالن خارج مي‌شوند و كمتر كسي سراغ ميز پذيرش براي ثبت‌نام مي‌رود. مي‌گويند هزينه اين كلاس بالاست. شايد اولين نافرماني از كلاس، در همين لحظه شروع مي‌شود: روان‌شناس گفته بود كه اين پول درمقابل روح و روان انسان هيچ ارزشي ندارد. موقع خروج، مرد جواني به بغل‌دستي خود مي‌گويد: «تو خيلي انرژي مثبتي، مايل به دوستي هستي يا نه؟» دختر با لبخند رضايت پاسخ مي‌دهد.

مرد ادامه مي‌دهد: «جلسه براي شما مفيد بود يا نه؟» و دختر جواب مي‌دهد: «چشم‏انداز آينده در مه غليظي ناپيداست و من را نگران مي‌كند.» زن زود در حرف اين دو مي‌پرد: «كساني كه به اين كلاس‌ها مي‏آيند يك‌هدف دارند؛ ارتقاي كيفيت زندگي و آگاهي به خود مشكلات.» بحث به شكست عاطفي دختر مي‌رسد و دختر اشك خود را پاك مي‌كند.


پارك جلوي كانون، محل استراحت حاضران در همايش است. مرد جوان از تاثير كلاس‌هاي روان‌شناسي حرف مي‌زند و زمان همه كلاس‌ها را حفظ است. مي‌گويد: «خود ما هم در محل كار، كلاس‌هاي متعدد روان‌شناسي داريم و تا به حال شايد در 50كلاس روان‌شناسي از سطح ابتدايي تا پيشرفته شركت كرده‌ام.» او اين راه را شروع مسير تعالي روحي مي‌داند. مي‌گويد: «هميشه يك‌نشانه وجود دارد تا ما را از خواب غفلت بيدار كند».

خود را فعال در حوزه «ماركتينگ» (بازاريابي) معرفي مي‌كند. مي‌گويد: «اگر بخواهيد پولدار شويد، با شماره تلفن من تماس بگيريد» و كارت ويزيتش را نشان مي‌دهد. او از بازار فروش لوازم آرايش مي‌گويد؛ حقوق خوانده و دو سال است كه در كار بازاريابي است. شيوه كار خودشان را مشابه گلدكوييست مي‌داند اما تاكيد دارد كه از وزارت بازرگاني مجوز گرفته‌اند و تنها شركت بازاريابي هرمي هستند كه با مجوز رسمي فعاليت مي‌كنند. مي‌گويد: «بازاريابي دومين شغل پردرآمد دنياست و اگر عاقل باشي، حتما با من تماس مي‌گيري.»

آهسته قدم برمي‌دارد و اصرار دارد كه كلاس‌هايي در سطح بالاتر در موسسه آنها برگزار مي‌شود. تاكيد مي‌كند كه منتظر حضور دختر در كلاس روان‌شناسي و البته همكاري مي‌ماند.


احمد دوره‌هاي آموزشي NLP يا «برنامه‌ريزي عصبي و كلامي» را بهترين و مفيدترين دوره مي‌داند كه مي‌تواند به ارتقاي توانمندي فردي و سازماني فرد كمك كند؛ او مي‌گويد: «امروز بعدازظهر بيكار بودم و وقتي ديدم همايش رايگان است، با اشتياق به اينجا آمدم. خود اين همايش‌ها هم مي‌تواند مسكن موقت آلام فرد باشد.» او گوشي صندوق دريافت پيامك تلفن همراه خود را نشان مي‌دهد، پيام‌هايي با مضمون «در بدترين روزها اميدوار باش! قوي‌ترين دوره موفقيت قانون جذب ثروت، شادي و آرامش، ارتباط موثر، اعتمادبه‌نفس و نداي درون»، «قوي‏ترين دوره تندخواني و تقويت حافظه با متد lwf» «دوره كاربردي بي‏نظير اعتمادبه‌نفس» و «با ديالوگ‌هاي هيپنوتيزمي و شخصيت‌شناسي خود و شريك زندگيتان آشنا شويد» را در پوشه‌اي جداگانه نگه داشته.

احمد مي‌گويد: «در همه اين همايش‌ها شركت مي‌كنم. اما درنهايت اينكه اگر در كلاس‌هاي اين افراد شركت نكني، خود همايش خيلي به درد نمي‌خورد.» او از همايش‌هاي «استاد»هاي مختلفي نام مي‌برد، سر خود را تكان مي‌دهد و با صداي بلند مي‌گويد: «خانم! ما همه به درمان نياز داريم، كمي بيشتر يا كمتر... مهم اينه كه متوجه باشيم ما آدم‌ها به كلاس و شناخت روان خود نياز داريم.»

بهاره هم مثل احمد از نياز به روان‌شناسي در دنياي مدرن مي‌گويد: «انرژي‌درماني فوق‌العاده است، بايد چاكراهاي بدن خود را بشناسي. اما خود من كلاس‌هاي مستقل را ترجيح مي‌دهم. هركسي روان‌شناس نداشته باشد، مثل بيماري است كه هيچ وقت به پزشك مراجعه نكرده؛ البته هزينه كلاس‌هاي روان‌شناسي بالاست اما اين يك‌نياز شديد است و ما آدم‌ها به آن نياز داريم؛ آنهايي كه پيش روان‌شناس نمي‌روند، ديونه‌اند. من فردا هم وقت روان‌شناس دارم.»

مرد جواني بهاره را همراهي مي‌كند. او بادي در غبغب مي‌اندازد و مي‌گويد: «ما بايد بتوانيم الگوي فكري و ذهني خود را تغيير دهيم و جهان را وادار كنيم تا مطابق آنچه كه ما در ذهن داريم، رفتار كند. اگر كسي مي‌تواند كاري را انجام دهد، پس هركس ديگري هم مي‌تواند روش انجام آن كار را ياد بگيرد. راستش ما مي‌توانيم الگوي فكري و رفتاري انسان‌هاي موفق را ياد بگيريم و با انجام آنها، به نتايج مشابه برسيم. شما بايد روش ارتباطتان را تنظيم كنيد تا بتوانيد پاسخي را كه دوست داريد، دريافت كنيد.»

سحر 33ساله مي‌گويد من در كلاس‌هاي زيادي شركت كرده‌ام. اين روزها اين كلاس‌ها خيلي مد شده‌اند؛ هر روز پيام‌هاي متعددي ارسال مي‌شود و معلوم نيست چه‌كسي شماره تلفن ما را به اين افراد مي‌دهد. مي‌گويد: «من هم در كلاس راز جذابيت زنانه شركت كرده‌ام، هم در كلاس nlp، TA.» البته او سطح اين كلاس‌ها را بسيار متفاوت مي‌داند. مي‌گويد: «عاشق رقص قاصدك كلاس TA هستم و آن قول‌وقرارهاي دسته‌جمعي كه از كلاس درس چيزي به ديگران نگوييم. اين يك‌قرارداد يا قانون كلاس TAبود.»

او از كلاس «راز جذابيت زنانه» به «كلاس زنانگي و خاله‌زنكي» ياد مي‌كند. مي‌گويد: «اين كلاس‌ها، بازارمكاره است نه درمانگر واقعي. حضور دسته‌جمعي 500 نفر در يك‌كلاس و انتظار معجزه‌ داشتن؟ بعيد است. يعني همه به يك‌درد گرفتاريم؟» او تاكيد مي‌كند كه «من به اصرار دخترخاله‌ام اينجا هستم.»


سحر ادامه مي‌دهد: «اول فكر مي‌كني معجزه‌اي شده، حالت خوبه، خيلي خوب. من اولين‌بار وقتي در كردستان دانشجو بودم، با دوستم به اين كلاس آمديم و بعدا در دوره پيشرفته «تحليل رفتار متقابل» يا TA شركت كردم. آن زمان خيلي مشكل داشتم. پدرو برادرم معتاد بودند و من مي‌خواستم به خارج از كشور بروم، كه همه‌چيز به هم خورده بود. يك‌ماه اول حالم خوب بود اما بايد به تمرين‌هاي كلاس ادامه مي‌دادم؛ اوايل امكان تمرين وجود داشت و من هم خيلي پروانه‌اي بودم اما بعد همه‌چيز فراموش شد.»

او كلاس‌هاي PRACTICAL را مهم‌تر از همايش‌هايي مي‌داند كه خود آنها كار بازاريابي مي‌كنند؛ مي‌گويد اين كلاس‌ها به فست‌فود شباهت دارند. در اول احساس سيري به آدم دست مي‌دهد اما نياز روح را برآورده نمي‌كند. تاكيد دارد؛ اما همه اين كلاس‌ها اين‌طور نيستند و بعضي‌ها خيلي مفيد هستند.

ليلا، زن نسبتا مسني است و درحال ترك سالن همايش راز زنانگي است. مي‌گويد: «كوه موش زاييد.» او از مشكلات پيچيده آدم‌ها در دنياي مدرن مي‌گويد و اينكه 70درصد مردم تهران مشكلات آشكار و پنهان رواني دارند. مي‌گويد: «اين كلاس يك‌مسكن موقت بود و اما يك‌بازاريابي براي بعضي‌ها. اما من از حضور در اين كلاس لذت بردم.» او موقع خداحافظي دعوت مي‌كند كه همه در همايش رايگان اين دوره شركت كنند: «بالاخره يك‌جمعه را تنها نيستي.»

منبع : فرارو

بازدید : 293
11 زمان : 1399:2

چه گوارا و هر آنچه كه بايد از زندگي و آثارش بدانيد

تاريخ نويسندگي ، فراز و نشيب هاي فراواني را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود اين دشت ، نام هايي نهفته است كه هر كدام برگي از هويت و شناسنامه ي نويسندگي در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ي تاريخ زندگاني آنان و سيري در احوالات و آثار آنها ، نمايي هر چند كوتاه و گذرا ، اما عميق و قابل تامل به ما هديه مي كند.در دل هر يك از كلمات آنان ، گنجينه اي از رازها و معاني نهفته است و در پياپي سطور پربار آنان ، رازهايي براي نويسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگي آنان است تا با ذهن و زبان آنان بيش از پيش آشنا شويم و از اين همصحبتي ها خوشه اي چند پي توشه ي نويسندگي خود برداريم.در اين برهه از زمان، دفتر زندگاني ” چه گوارا ” ، نويسنده ي كوبايي و خالق كتاب ” انسان و سوسياليسم” را ورق ميزنيم به اميد آنكه برگي چند به يادگار نصيب دوستداران خود كند.

زندگي نامه

چه گوارا كه نام كامل او ، ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا است ، بيشتر با نام چه گوارا يا اِل‌چه شناخته مي‌شود. او پزشك، چريك، سياست‌مدار، نظريه‌پرداز جنگي و انقلاب ماركسيستي و يكي از شخصيت‌هاي اصلي انقلاب كوبا بوده است. اين كمونيست انقلابي در ۱۴ ژوئن ۱۹۲۸ در آرژانتين متولد شد.پدر او ارنستو چه گوارا لينچ و مادرش سليا د لا سرنا اي ليوسا بودند. جد پدري او ، از ثروتمندان امريكاي جنوبي بوده و از طرف ديگر تبار مادرش به آخرين فرماندار اسپانيايي پرو بازمي‌گشت.خانوادهٔ او آرژانتيني با تبار باسك و ايرلندي بودنده اند.چهره و ظاهر او بطور فراگير به عنوان يكي از نمادهاي انقلابي بشر دوستانه و به عنوان يك نشان جهاني شناخته شده در فرهنگ عامه بدل گشته است.روحيه مبارزه در چگوارا هنگامي پديدار شد كه بعنوان يك دانشجوي پزشكي به سراسر امريكاي جنوبي سفر كرد و شاهد فقر و گرسنگي و بيماري مردم ان منطقه بود.چه گوآرا بازي شطرنج را از پدرش آموخت و از نوجواني در مسابقات محلي شركت ميكرد. در دوران بلوغ و در طول زندگي‌اش او علاقه ويژه‌اي به شعر به خصوص آثار پابلو نرودا، جان كيتس،آنتونيو ماچادو، فدريكو گارسيا لوركا، گابريلا ميسترال، سزار والخوو والت ويتمن داشت. كتابخانه گوآرا داراي بيش از ۳۰۰۰ جلد كتاب بود كه به ارنستو اين امكان را مي‌داد تا كتاب خواني مشتاق و همه چيز خوان باشد كه از نويسندگان مورد علاقه او مي‌توان به كارل ماركس، ويليام فالكنر،اميليو سالگاري، آندره ژيد و ژول ورن اشاره كرد. علاوه بر اين از كارهاي نويسندگي نظير جواهر لعل نهرو، آلبر كامو، فرانتس كافكا،ولادمير لنين و ژان پل سارتر و همچنين فريدريش انگلس، آناتول فرانس، اچ. جي. ولز و رابرت فراست لذت مي‌برد.گوارا يكي از اعضاي جنبش 26 ژوئيه ي فيدل كاسترو بود. اين جنبش در سال 1959 قدرت را در كوبا به‌ دست آورد. چه‌گوارا چندين پست مهم در دولت جديد كوبا از جمله سفير، رييس بانك مركزي و وزير صنايع را بر عهده داشت و پس از آن با اميد برانگيختن انقلاب در ديگر كشورها كوبا را ترك كرد. وي ابتدا در سال 1966 به جمهوري دموكراتيك كنگو رفت و سپس به بوليوي سفر كرد.علاوه بر اين او يك نويسنده فعال و خاطره نويس بود، از آثار او مي‌توان به كتاب راهنماي جنگ چريكي يا كتاب پرفروش خاطرات موتور سيكلت كه دربارهٔ سفرهايش با موتور سيكلت در آمريكاي لاتين است، اشاره كرد. چه گوآرا در سال ۱۹۶۵ ميلادي كوبا را به قصد صدور انقلاب كوبا به ديگر كشورها ترك كرد، تلاش او ابتداً در كنگو-كينشازا و سپس دربوليوي ناكام ماند و در نهايت در همان‌جا توسط نيروهاي نظامي بوليوي با كمك سازمان سيا دستگير و به سرعت تيرباران شد.پس از مرگ چه‌گوارا، او به‌عنوان يك تئوريسين، متخصص در فنون جنگي، و جنگ‌آور تبديل به قهرمان جنبش‌هاي انقلابي سوسياليستي در سراسر جهان شد. سال‌ها از محل دفن چه‌گوارا اطلاعي در دست نبود تا اينكه در سال ۱۹۹۵ يك ژنرال بوليويايي كه در عمليات دستگيري او شركت داشت مكان دفن او را كه در كنار باند يك فرودگاه در نزديكي جايي كه در آن به قتل رسيده بود افشا كرد. بقاياي جسد چه‌گوارا در سال ۱۹۹۷ به كوبا انتقال يافت و در سانتا كلارا، شهري كه پيروزي‌هاي زيادي در جريان جنگ‌هاي انقلابي كوبا كسب كرده بود دفن شد و بناي يادبودي نيز به افتخار او ساخته شد.

آثار

و …

مروري بر آثار و انديشه ها

چهره اي كه از چه گوارا در ذهن عامه ي مردم به جاي مانده است ، چهره ي يك مبارز سياستمدار است كه در انقلاب كوبا نقش فراواني داشته است و تاثيرات زيادي نيز بر انديشه هاي انقلابي در تمام دنيا داشته است. اما شايد باور كردني نباشد كه ارنست چه گوارا يكي از نويسنده هاي نامي و طراز اول در زمينه ي سفرنامه نويسي و همچنين علوم سياسي مي باشد. ارنست چه گوارا به واسطه ي حضور در جنگ هاي بسيار و همچنين رشته ي دانشگاهيش يعني پزشكي با مسائل بسيار زيادي از زندگي مردم آشنا شده است كه هر كدام از اين مسائل به تنهايي قدرت آن را دارند كه بتوان از دل آنان نوشته هاي بسيار عميقي بيرون كشيد. جهان بيني ارنست چه گوارا كه در خلال زندگي سخت و مبارزات شديد او بدست آمده ، نتيجتا به كتاب هايي منتهي شده است كه علاوه بر بازخوردهاي جهاني ، داراي ارزش هاي ادبي بسيار است. در بازار كتاب ايران ، آثار كمي از چه گوارا موحود است ، اما همين آثار كم مي تواند مقياس خوبي براي صحبت در باب اين بزرگمرد حوزه هاي سياسي و اجتماعي باشد.همانطور كه در بخش زندگي نامه ي ارنست چه گوارا مطالعه كرده ايد ، او در خلال ديدارهايي كه به عنوان يك پزشك از سر تا سر آمريكا داشته است ، دچار يك تفكر انقلابي شده است، چرا كه او در خلال اين سفرها بسيار فقر و فحشا و بدبختي هاي مردم را ديده و اين حجم از نابساماني ها در دنيا دل او را به درد آورده و اين امر باعث شده است كه او به فكر ايجاد يك تغيير در جوامع مطلوم بيافتد. از اين رو كوبا نخستن مقصد او بوده است. او دلاوري هاي بسيار كرده است و در ميان تمامي جنگ هاي خود درس هاي بزرگي از زندگي دريافت كرده كه همه ي آنان را در كتاب هاي خود منعكس كرده است. از سوي ديگر ، او علاوه بر نوشتن سفرنامه ها ، به جستارهايي در باب تاريخ و سياست نيز پرداخته است. او به عنوان يك تئوريسين سياسي شناخته مي شده است و كتابهاي بسياري را در باب اين موضوع نوشته است. نوشته هاي او امروزه بعنوان يك منبع از تفكرات آزادي خواهان تدريس مي شود و مورد بررسي قرار مي گيرد. اما آنچه كه بيشتر از هر مطلبي در دل نوشته هاي او مشاهده مي شود اين است كه بشر براي رسيدن به آزادي بايد تاوان دهد. آزادي هر چند كه يك گرفتاري شخصي نيست و كاملا بر انسان تحميل مي شود اما در اين ميان رهايي از اسارت ها هيچگاه بدون تلاش امكان پذير نيست و چه گوارا نيز تمام سعي خود را بر آن دارد كه در مسير آزادي و آزاد انديشيدن مخاطبانش را ياري دهد. چه گوارا شماي يك نويسنده ي آزاد انديش و نماد يك انسان متفكر و جنگجو است.

در زير بخش هايي از كتاب ” رفيق ، زندگي و مرگ ” اثر ارنست چه گوارا را با هم مطالعه مي كنيم.

  • چه گوارا در نامه خداحافظي اش كه با لحني تلخ و مرموز خطاب به والدينش نوشته، با كلمات روشن و واضحي به اين ويژگي خود اشاره كرده است: قدرت اراده اي كه من با دقتِ يك هنرمند آن را صيقل و جلا داده ام بر پاهاي ضعيف و ريه هاي خسته ام فايق خواهد آمد.
  • او از دوران جواني كه در كوردووا راگبي بازي مي كرد تا زمان اعدامش در جنگل هاي بوليوي هميشه بر اين باور بود كه با صرف خواستن و اراده كردن مي تواند به هرچيزي دست يابد. از نظر او هيچ مانعي، هرچقدر هم بزرگ، تاب ايستادگي در برابر قدرت اراده اش را نداشت.
  • اگر يك نفر وجود داشت كه معتقد بود صرف خواشتنِ دنيا كافي است تا دنيا مال او شود – و اين گونه هم شد – اين فرد چه گوارا بود. و اگر زماني در تاريخ وجود داشت كه ميليون ها نفر اين گونه مي انديشيدند، اين زمان دهه شصت ميلادي بود.
  • سليا در مورد بيماري پسرش احساس گناه مي كرد و همين احساس زجر و گناه باعث شد تا وي همه عشق و توجه خود را به پاي پسرش بريزد. به اين ترتيب رابطه اي ناگسستني مبتني بر عشق و فداكاري ميان مادر و پسر شكل گرفت. چه گوارا تحت مراقبت هاي دائمي مادرش ساخته و از ديگران متمايز شد. اين تمايز به حدي زياد بود كه دوستان و آشنايان خانواده كه او را از كودكي مي شناختند از مشاهده تفاوت هاي رفتاري و فيزكي فاحش او با برادرها و خواهرهايش متعجب مي شدند.
  • اين پسر مبتلا به آسم ساعات طولاني را در رختخواب صرف عشق سوزانش به مطالعه كتاب ها و ادبيات مي كرد. او همه كتاب هاي كلاسيك كودكان را مي بلعيد: رمان هاي حادثه اي الكساندر دوما، رابرت لويي استيونسن، آناتول فرانس، جك لندن، ژول ورن، و اميليو سالگاري. اما او همچنين سروانتس، آناتول فرانس، پابلو نرودا و اوراسيوكيروگا و نيز شعراي اسپانيايي ماچادو و گارسيالوركا را كشف كرد.
  • چه گوارا تا آخر عمر خويش اين ظاهر نامرتب و شلخته را حفظ كرد. مردي كه جذابيت فيزيكي، لبخند و ژست هايش ميليون ها نفر را مسحور وي ساخت، هرگز كوچكترين اهميتي به شيوه لباس پوشيدن خود نمي داد.
  • او (چه گوارا) مردي بود كه رهبري كردن در نبرد را دوست داشت. او همچنين دوست داشت كه الگوي ديگران باشد. او هرگز به زير دستانش نمي گفت برويد جلو و بجنگيد، بلكه هميشه ميگفت دنبال من بياييد و بجنگيد.
  • چه همكاري خود را با رهبر آينده كوبا به عنوان يك پزشك معمولي آغاز كرد، به عنوان يك خارجي آواره كه هيچ تجربه نظامي و سياسي قبلي نداشت. اما همين فرد طي زمان نسبتا كوتاهي مبدل به سومين چهره شاخص انقلاب حماسي كوبا شد.
  • چه درباره سفرش به ژاپن نوشت: ‘ما بايد هميشه به خاطر داشته باشيم كه داشتن عزم و اراده در دنياي امروز اهميتش بيشتر از داشتن مواد خام است. هيچ دليلي وجود ندارد كه كشور ما قادر به توسعه صنايع آهن و فولادش نباشد.’ از نظر چه راز موفقيت اقتصادي ژاپن در قدرت اراده مردم اين كشور بود.
  • من يكشنبه گذشته براي كار داوطلبانه رفتم و وقتم تلف شد! و در آنجا اتفاقي رخ داد كه قبلا هرگز در حين كار داوطلبانه برايم رخ نداده بود: هر ۱۵ دقيقه يك بار به ساعتم نگاه مي كردم تا ببينم ساعات كاري ام چه موقع به پايان مي رسد تا بتوانم زودتر محل را ترك كنم، دليلش هم اين بود كه اين كار برايم بي معنا شده بود.
  • آخرين حرف هاي چه گوارا قبل از اعدامش به اين شرح بود: مي دانم قصد كشتن مرا داريد، من نبايد هرگز زنده به دست شما مي افتادم. به فيدل بگوييد كه اين شكست به معناي پايان يافتن انقلاب نيست، انقلاب در جاي ديگري پيروز خواهد شد. به همسرم بگوييد كه اين ماجرا را فراموش كند، دوباره ازدواج كند و شاد باشد، و مواظب باشد كه بچه ها در تحصلاتشان موفق باشند. از سربازان جوخه تيرباران بخواهيد كه خوب هدف گيري بكنند.
مطلب پيشنهادي : ضيا موحد و هر آنچه كه بايد از زندگي و آثارش بدانيد

هدف چيست : https://mohamadrezateimouri.com/what-is-the-goal/

بازدید : 311
11 زمان : 1399:2

فردريش شيلر │ صد نويسنده برتر جهان

تاريخ نويسندگي ، فراز و نشيب هاي فراواني را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود اين دشت ، نام هايي نهفته است كه هر كدام برگي از هويت و شناسنامه ي نويسندگي در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ي تاريخ زندگاني آنان و سيري در احوالات و آثار آنها ، نمايي هر چند كوتاه و گذرا ، اما عميق و قابل تامل به ما هديه مي كند.در دل هر يك از كلمات آنان ، گنجينه اي از رازها و معاني نهفته است و در پياپي سطور پربار آنان ، رازهايي براي نويسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگي آنان است تا با ذهن و زبان آنان بيش از پيش آشنا شويم و از اين همصحبتي ها خوشه اي چند پي توشه ي نويسندگي خود برداريم.در اين برهه از زمان، دفتر زندگاني ” فردريش شيلر” ، نويسنده ي آلماني و خالق كتاب” تاريخ جنگ سي‌ساله” را ورق ميزنيم به اميد آنكه برگي چند به يادگار نصيب دوستداران خود كند.

زندگي نامه

يوهان كريستف فريدريش فون شيلر در دهم نوامبر ۱۷۵۹ در مارباخ آلمان چشم به جهان گشود. وى همراه گوته شاعر معروف آلماني سبك «كلاسيك وايمارى» را بنيان گذاري كرد. از آن جهت كه شيلر معيارهاى تازه اى براى درام نويسى به زبان آلماني وارد كرد، امروزه يكى از چهره هاى مهم تاريخ ادبيات آلمان به شمار مي رود.

به دستور دوك كارل آگوست فريدريش شيلر مجبور شد از سال ۱۷۷۳ به مدرسه نظامى برود كه در آنجا كارآموزى جوانان را با جديت و سختگيرى هرچه تمام تر برعهده داشتند. اما در همان سال وارد دانشكده حقوق شد و در سپس سال ۱۷۷۵ تحصيل در رشته پزشكى را آغاز كرد.در اين سال ها و تحت تاثير كلوپ اشتوك و لسينگ نخستين آثار شعرگونه و درام خود را نوشت.شيلر در سال ۱۷۷۷ تحت تاثير افكار روشنگرانه و طرد استبداد، درام سارقين خود را به رشته تحرير دراورد و در ۱۷۸۰ رساله دكترى خود را با عنوان كوششى در مورد ارتباط خوى حيوانى انسان با روح اش كه تاثير متقابل جسم و روح را بررسى مى كرد نوشت.از همان سال و ضمن فعاليت در سمت پزشك گردان در اشتوتگارت زندگى بى بند و بارى را داشت.هنگامى كه دوك نوشتن هر گونه مطلبى را براى او ممنوع اعلام كرد، ابتدا به مانهايم سپس به فرانكفورتِ ماين و از آنجا به اوگرزهايم فرار كرد.

بالاخره كارولينه فون وولسوگن كه او نيز نويسنده بود،شيلر را كه به لحاظ اقتصادى و روحى در وضعيت نامطلوبي قرار داشت، در ملك خود به نام باوئرباخ واقع در ماينينگن پذيرفت. شيلر در آنجا نمايشنامه دسيسه و عشق را نوشت. سپس به مانهايم بازگشت و در پاييز ۱۷۸۳ به مدت يك سال نمايشنامه نويس تئاتر ملى دالبرگ را بر عهده گرفت. برعكس نمايشنامه رذايل، دسيسه و عشق، مورد تحسين و توجه تماشاگران مانهايمى قرار گرفت. از آنجا كه ديگر قرارداد شيلر در آن تئاتر تمديد نشد، مجدداً سفرهاى خود را آغاز كرد.او در مدتى كه در منزل كارمندى به نام كريستيان گاتفريد كورنر در لوشويتس واقع در ايالت زاكسن اقامت داشت، سرودى با نام به شادى نوشت كه در سال ۱۸۲۳ بتهوون آهنگى روى آن نواخت.در همان دوره (۱۷۸۶) نامه هاى فلسفى را براساس عقيده وحدت وجود نوشت. عشق ناكام او به هنريته فون آرنير عزم شيلر را مبنى بر سفر به وايمار راسخ تر كرد.

او در ۲۱ جولاى ۱۷۸۷ وارد اين شهر شد و با آشناى قديمى خود، شارلوته فون كالب كه او هم نويسنده بود، مجدداً ارتباط برقرار كرد و با هردر و ويلاند آشنا شد.بررسى موضوعات تاريخى و مقاله تحقيقى برخاسته از آن به نام تاريخ سقوط هلند متحد در مقابل دولت اسپانيا (۱۷۸۸) كه براساس سنت هاى روسو و ولتر نوشته شده بود كه پايان فشار و استبداد را حق طبيعى مردم مى دانستند، موجب شد كه شيلر در سال ۱۷۸۹ و با پادرميانى گوته به درجه پروفسورى تاريخ در ينا برسد. به علاوه شيلر، تاريخ جنگ سى ساله را در سه مجلد و طى سال هاى ۱۷۹۲ _ ۱۷۹۰ نوشت. در همين دوران بود كه شيلر بررسى و انديشه در مورد فلسفه ايده آليستى كانت را آغاز كرد.

شيلر در ۲۲ فوريه ۱۷۹۰ با خواهر كارولينه فون وولسوگن، به نام شارلوته فون لانگه فِلد ازدواج كرد.سال بعد مبتلا به بيمارى سختي شد كه مجبور شد از تدريس چشم پوشى كند.طى دهه نود قرن هجدهم آشنايى شيلر با گوته، كه ابتدا به نظر بسيار پيچيده و مشكل ساز مى رسيد، به دوستى صميمانه و سودمندى تبديل شد. اين واقعيت كه اتمام كار بخش اول فاوست گوته، براساس تشويق هاى شيلر بوده و در مقابل گوته هم شيلر را در سرودن قصايدش تشويق مى كرده است بيانگر اين حقيقت است كه اين دو شاعر متقابلاً براى يكديگر الهام بخش بوده اند.گفت وگوها، پروژه ها، نظريه ها و كارهاى مشترك انجام شده، سبك «كلاسيك وايمارى» را به وجود آورد كه براساس الگوهاى عهد عتيق و دوران رنسانس بود. سپس نمايشنامه هاى ماريا استوارت (۱۸۰۰)، باكره اورلئان (۱۸۰۱) و ويلهلم تل (۱۸۰۳) با سرعت زياد نوشته شدند.شيلر سرانجام در ۹ ماه مه ۱۸۰۵ در وايمار و در اثر عوارض بيمارى شديدى كه سال ها پيش مبتلا به آن شده بود،درگذشت او در دوران حيات و پس از مرگ هم – به خصوص به دليل دوستى با گوته _ همواره مورد احترام و تحسين قرار دارد. آثارش به عنوان آثار «كلاسيك» شناخته شده و به ندرت مورد انتقاد قرار گرفته است. از جمله تحسين كنندگان شيلر مى توان از توماس مان، برشت و داستايوفسكى نام برد.

آثار

نمايشنامه ها

  • راهزنان
  • توطئهٔ فيسكو از اهالي جنوا
  • نيرنگ و عشق
  • دون كارلوس
  • والنشتاين
  • ماريا استوارت
  • دوشيزهٔ اورلئان
  • عروسِ مسينا
  • ويلهلم تِل

آثار تاريخي

  • تاريخ انقلاب هلند
  • تاريخ جنگ سي‌ساله

نوشته هاي فلسفي

  • نامه‌هاي آگوستبورگ
  • دربارهٔ اشعار ساده‌لوحانه و احساسي
  • آزادي و دولت فرزانگي

مروري بر آثار و انديشه ها

شيلر يكي از فرهنگ سازان ، نويسندگان و شاعران بزرگ آلمان بوده است. بنا بر آنچه كه از اسناد مربوط به زندگي نامه ي شيلر به دست ما رسيده است ، او يكي از تاثير گذار ترين شخصيت هاي ادبي در آلمان محسوب مي شده است. او در حوزه هاي مختلفي دست به قلم شده است كه از ميان آنان مي توان به نمايشنامه نويسي ، شعر ، نويسندگي داستان و رمان و پژوهش هاي تاريخي و ادبي اشاره كرد.

در ادامه بخشي از ” چكامه ي شادي ” از فردريش شيلر را با هم مرور مي كنيم

شادي!

قانون جذب

هدف چيست

بازدید : 1396
11 زمان : 1399:2

دوست عزيز تصويه ما به شما اين است كه متن مقاله را كامل بخوانيد تا بتوانيد به صورت كاملا اصولي يك نامه دوستانه بنويسيد اما براي راحتي شما چندين نمونه نامه در انتهاي مقاله آورده شده است

صحبت از قالب هاي رسمي و دوستانه به ميان آمد و لازم شد كه خاطر نشان كنيم نامه نيز انواع مختلف دارد.

در واقع شما براي نوشتن نامه يك موضوع انتخاب مي كنيد و اين موضوع شما مخاطب خاص خودش را دارد. در واقع مجموع موضوع و مخاطب خاص نوع نامه را نشان مي دهد.

بعنوان مثال شما مي خواهيد به فردي ابراز عشق كنيد.موضوع نامه ي شما مي شود ” ابراز عشق” .

حال فردي كه قرار است نامه را براي او ارسال كنيد ، كيست؟ . اين شخص را نيز همسرتان در نظر بگيريد .

در اين صورت شما يك نامه ي عاشقانه به همسرتان خواهيد نوشت. اصل مهم در شناخت انواع نامه ، اصول نگارشي نامه است.

زيرا كه پيدا كردن موضوع و شخص آن ، و به مراتب نوع نامه امري سهل است ، اما آنچه كه در نتيجه قرار است براي ما حاصل مي شود ، يادگيري اصول نامه نگاري براي انواع نامه ها است.

ابتدا به امر ما بايد انواع نامه ها را بشناسيم و سپس براي هر كدام اصول مربوط به خودش را ذكر كنيم.در اين مقاله قصد داريم به نامه نگاري دوستانه و اصول نگارش آن بپردازيم.

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم ؟

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم دوستي يكي از موهبت هاي خداوند است. هر آدمي در زندگي نياز به آن دارد كه علاوه بر روابط اجتماعي با همه ي افراد جامعه ، روابطي را نيز مد نظر داشته باشد كه پر از مهر و عاطفه است و در آن حساب اعتماد و همدلي بر همه چيز ارجحيت دارد.

همه ي ما اگر نگاهي به دور و برمان بيندازيم درك مي كنيم كه به چه ميزان دور و برمان پر است از انسان هايي كه به ما مهر و علاقه ي بسيار دارند و به قولي حساب دوستي و رفاقت بين مان جاري است.

مسئله ي مهم تر در دوستي ها و اين رابطه ي رفاقت گونه ، بيان احساسات است.

هنگامي كه ما با كسي حساب و كتاب رفاقت باز مي كنيم ، بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه بيان آن و ابراز علاقه به اين مهر و حس اعتماد ، يكي از مهم ترين كارهايي است كه بايد انجام دهيم.

نوشتن يك نامه ، مي تواند يكي از بهترين راه هاي بيان اين حس باشد.

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم

1) فاصله ها را كم كنيم

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم ؟

اين روزها ، ساز و كار دنياي مدرن ، فاصله ي كلامي ميان آدم ها را زياد كرده است.
اين فاصله ي كلامي به دو صورت ايجاد شده است

نخست اين كه آدم ها كمتر وقت مي كنند ، همديگر را ببيند و طبيعي است كه هنگامي كه انسان هايي كه با هم دوست هستند ، كمتر همديگر را ببيند ، فرصت گفتگو در آنان نيز كمتر است و اين يك خلل عاطفي بين انسانها ايجاد مي كند.

دوم اين كه فاصله ي كلامي منوط به ميزان استفاده از گفتارهاي احساسي است. امروزه تكنولوژي با ما انسان ها كاري كرده است كه گفتن واژه اي چون ” دوستت دارم” ، ” ممنون كه هميشه در هر شرايطي كنار من هستي. ” و يا ” متشكرم رفيق كه به من اعتماد داري. ” قالب ماندگاري اش را از دست داده است

و نهايتا در چند پيام در يكي از شبكه هاي مجازي و يا پيام رسان ها محدود شده است.

اين اتفاقات در دنياي مدرن ناگريز است ، اما خب اين امر نبايد چيزي از محبت بين انسان ها كم كند.

بگذاريد خاطره اي در اين باب بگوييم كه در يكي از دوره هاي آموزش نامه نگاري از زبان يكي از شاگردانم شنيدم. او تعريف مي كرد :

” در دوران تحصيل در دانشگاه ، يك هم كلاسي داشتم كه عينا هم اتاقي من در خوابگاه نيز بود. ما روز و شبمان را با هم مي گذرانديم ، او فوق العاده به من لطف داشت و من هم از چشمانم به او بيشتر اعتماد داشتم.

او عاشق نوشتن بود ، او هميشه يك قلم و كاغذ با خودش داشت و هر چه كه به ذهنش ميرسيد را مي نوشت. اگر بخواهم حقيقتش را بگويم ، كمي به قلم و شيوه ي نگارش او نيز حسوديم مي شد ، اما او واقعا يك نويسنده ي فوق العاده بود.

همانطور كه گفتم ما هر روز و شبمان را با هم مي گذرانديم ، هر روز با هم پياده روي مي كرديم ، با هم حرف مي زديم ، گاها با هم درد و دل مي كرديم و روزگار خوشي داشتيم.

آنچه كه از او خوب در خاطرم مانده است ، نامه هايي بود كه او به من مي داد. يادم است ، هر زمان كه بيرون مي رفتيم ، او برايم خاطره ي آن روز را مي نوشت و انتهايش چند خطي نامه مي نوشت و به من يادگار مي داد و من هميشه تحت تاثير نامه هاي او قرار مي گرفتم و زبانا از او تشكر مي كردم.

سالها گذشت و دانشگاه به اتمام رسيد ، تا اينكه يك روز متوجه شدم او به يكي از كشورهاي همسايه براي كار مهاجرت كرده است. هر چه سعي كردم با او ارتباط بگيرم ، نشد كه نشد. اما هر وقت دلم برايش تنگ مي شد ، هر وقت يادش مي افتادم ، سري به نامه هايش مي زدم و آنها را مرور مي كردم.

آن نامه ها هميشه براي من به يادگار ماند و هميشه نيز با خودم افسوس مي خوردم كه چرا من هيچگاه به نزد او نامه اي نگذاشتم كه او نيز هميشه ياد من باشد.

از آن زمان به اين فكر افتادم كه نامه نويسي را آغاز كنم.

فكر مي كنم كه نامه تنها راهي است كه انسان ها مي توانند عشق و علاقه ي شان را نسبت به يكديگر ، البته بصورت ماندگار ، ابراز كنند . “.

صحبت اين هنرجوي دوره ي نامه نگاري مرا به فكر فرو برد. او راست مي گفت ،
امروزه ما ديگر كمتر مهر و محبت هاي ماندگاري را در اطراف خودمان مي بينيم ، منظور از ماندگاري ، ردي ، نشانه اي ، اثري از رفيق و يا دوستي است كه از او خاطره اي به ذهن داريم و يا او همچنان كنار ماست.

اين روزها ، همه ي مان نهايتا يكي دو پيام در تلگرام و واتس آپ براي هم مي فرستيم و با چند ايموجي جواب مي گيريم ، ولي غافل از آنيم كه اگر تنها چند كلمه ي ديگر با هم حرف بزنيم ، محبت هاي ما به بالاي صفحه مي روند و پس از مدتي حتي ديگر در ياد هيچ كداممان هم نمي ماند.

بنظرم همه ي اين ها ما را قانع مي كند كه نامه بنويسيم ، هنگامي كه نامه مي نويسيم ، اين فرصت را در دست داريم كه يك نشان ماندگار در ذهن عزيزانمان به جاي بگذاريم. يك نامه چندين بار خوانده مي شود.

اگر تا بحال نامه اي دريافت كرده ايد ، مي توانيد به راحتي به اين نكته پي ببريد كه هر نامه را مي توان چندين بار خواند. در شرايط مختلف خواند .

حتي وقتي نامه را مي خوانيم ، دقيقا مي توانيم صداي فردي كه نامه را برايمان نوشته است را مرور كنيم ، و اين خودش كلي از مهرباني و دلتنگي را در انسان ها كم مي كند.

2) ديگر هيچ احساس خجالتي مانع ما نمي شود

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم ؟دليل ديگري كه نامه نوشتن مي تواند براي ما داشته باشد اين است كه :

نامه اين فرصت را به ما ميدهد كه به راحتي ابراز مهر و لطف كنيم و هيچ احساس خجالتي مانع اين ابراز احساسات ما نشود.

مطمئنا براي همه ي ما پيش آمده است كه بخواهيم به كسي ابراز احساسات كنيم و احساس خجالت و يا عدم اعتماد به نفس مانع اين كار شود و احساس كنيم كه ما نمي توانيم چشم در چشم كسي اين كار را انجام دهيم.

از اين رو بهترين كار اين است كه نامه بنويسيم. نامه نوشتن ، اين فرصت را به ما ميدهد كه فكر كنيم ، انتخاب كنيم و به راحتي آنچه كه در دلمان داريم را بنويسيم.

بسياري از ما نسبت به افرادي كه در زندگي خودمان عزيز مي شماريم ، احساس رو در بايستي و يا احساس خجالت داريم و اين باعث مي شود كه فاصله ي ما با آنها به دليل وجود اين حس بسيار زياد شود.

بگذاريد يك مثال برايتان بزنم.

يكي از دوستان صميمي ما در زندگي پدر و مادر ما هستند.

آنها زحمات زيادي پاي ما مي كشند تا اينكه ما در امنيت ذهني و جسمي كامل به رشد بپردازيم و مدارج موفقيت را طي كنيم.

شايد بسياري از نوجوانان و جوانان امروزه قادر به اين امر نباشند كه بطور مستقيم با پدر و مادرشان صحبت كنند و از آنها تشكر كنند.

عده اي از پدر و مادر خجالت مي كشند و احساس مي كنند كه فاصله ي سني مانع از بيان اين حس بصورت بسيار مستقيم است. بسياري ديگر احساس مي كنند كه از بس سر پدر و مادرشان شلوغ است كه فرصت چند كلمه حرف زدن را ندارند و يا اگر بخواهند با آن ها حرف بزنند باعث مزاحمت آنان مي شوند.

هر چند كه اين احساس ، حس نادرستي است و پدر و مادر هميشه براي فرزندش وقت مي گذارد ، اما اگر چنين حس هايي سراغتان آمده است مي توانيد از نامه استفاده كنيد.

در نامه مي توانيد هر آنچه كه در دل داريد را براي آن ها بنويسيد و به آن ها هديه دهيد. مطمئن باشيد كه انها هنگامي كه نامه ي شما را بخوانند هزاران بار ، هزاران بار به جان شما دعا خواهند كرد و مهر و محبت شما در دل آنان هزارباره بيشتر مي شود.

پس نامه نگاري مي تواند موانع احساسي ما را نيز كنار بزند و ما مي توانيم به كمك نامه نگاري تمامي احساسات پنهان دل خودمان را به شخص بگوييم.

3 ) اعتماد به نفس خودمان را زياد كنيم

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم ؟نوشتن نامه ي دوستانه مي تواند اعتماد به نفس ما را زياد كند. باور كردني نيست ، اما اين امر حقيقت دارد.

بنا به گفته ي روانشناسان ، بسياري از افراد جامعه در بيان آنچه كه در ذهن دارند و يا آنچه كه در دلشان احساس مي كنند ، جانبدار هستند.

يعني آن ها نمي توانند دقيقا و مستقيما آنچه را كه به ان فكر مي كنند را بيان كنند و يا آن را ابراز كنند .

به عنوان مثال :

بايد چنين بگوييم كه ، آيا تا بحال شده است كه براي گفتن چند كلمه حرف جدي و يا بيان احساسات زبانتان بگيرد و احساس كنيد كه ديگر نمي توانيد بيش از يكي دو جمله صحبت كنيد؟

آيا در چنين حالتي تجربه ي خشكي دهان و اينكه مدام آب دهن قورت بدهيدو نتوانيد لب از لب باز كنيد ، را داشته ايد؟

بله اين ها همه اتفاقاتي است كه براي همه ي انسان ها مي افتد و ما بايد بعنوان كسي كه به شما آموزش نامه نگاري مي دهيم ، در صادقانه ترين شكل ممكن با شما وارد صحبت شويم.

موردي ديگر مثال مي زنم .

آيا تا بحال شده است كه كلي حرف در ذهنتان آماده كرده باشيد تا به كسي بزنيد ، اما هنگامي كه به او مي رسيد ، حرف هايتان يادتان رفته باشد؟

يا اينكه بعد از اينكه حرف هايتان را زده ايد و از پيش او رفته ايد ، با خود فكر كرده باشيد كه : ” اي واي چرا يادم رفت اين جمله را بگويم؟

كاش آن مسئله را هم گفته بودم؟ “.

بله ، اين ها همه نمونه هايي از مشكلاتي است كه در گفتگوهاي روزمره در ميان انسان ها وجود دارند.

وقتي ما صحبت از مشكل مي كنيم ، حتما براي آن راه حلي وجود دارد. بيشتر اين اتفاقات به دنبال عدم درك صحيح از اعتماد به نفس است.

وقتي شما قرار است حرفي را به كسي بزنيد و روحيه ي خودتان را مي بازيد و دهانتان خشك مي شود ، اين يعني شما به احتمال زياد آنقدر ها خودتان را جدي نگرفته ايد كه به او كلامي را كه بايد و شايد بيان كنيد.

و يا اگر با خودتان حرف آماده مي كنيد تا به يكي از دوستانتان بزنيد ، اين يعني آنچنان به خودتان اهميت نمي دهيد و يا آنچنان اعتماد به نفس نداريد كه بدون آماده كردن حرفي و يا بدون اينكه جمله اي را حفط كنيد ، بتوانيد با او حرف بزنيد و همه ي حرف هايتان را يكجا بيان كنيد.

خب در چنين شرايطي بايد چه كرد ؟ نامه نوشتن ، تنها پاسخ ما به شما است. شما بايد نامه بنويسد. اين روش را تنها ما بعنوان يك نويسنده و مدرس دوره هاي نويسندگي نمي گوييم ، بلكه روانشناسان و انسان شناسان بسياري به اين امر اشاره كرده اند كه نامه نوشتن مي تواند مباني روابط اجتماعي كه نتيجه ي اعتماد به نفس قوي است را براي انسان فراهم كند.

چگونه يك نامه دوستانه بنويسيم ؟پس نوشتن نامه را آغاز كنيد.

وقتي شما كاغذ و قلم جلوي رويتان مي گذاريد و نامه نوشتن را شروع مي كنيد ، اين فرصت را در اختيار داريد كه فكر كنيد.

فكر كردن مي تواند آنچه كه شما در ذهن داريد را بارها اصلاح كنيد. وقتي شما كلمات را بر روي كاغذ ارائه مي كنيد .

آنگاه ذهن شما به بخش هاي ارتباطي مغز شما اين دستور را ميدهد كه هر آنچه كه در اين نامه ذكر شده است را بعنوان بخشي از گفتگوهاي روزانه و مناسبتي ذخيره كند. بدين طريق ، وقتي شما چندين بار نامه نوشتن براي افراد را با اين شيوه تجربه كنيد ، آنگاه خواهيد آموخت كه در موارد مشابه چگونه به راحتي حرف خود را بزنيد.

همچنين نامه نوشتن اين فرصت را به شما مي دهد كه چيزي را از قلم نياندازيد. چرا كه شما براي نامه نوشتن نياز به آن نداريد كه بداهه بنويسيد و يا اينكه سريعا آن را تحويل دهيد.

شما مي توانيد نامه ي تان را بنويسد. مي توانيد آن را بخوانيد. مي توانيد آن را كم كنيد و مي توانيد به آن افزوده كنيد و بدين شكل شما ديگر هيچ وقت نگران حرف هاي نزده ي خود نخواهيد بود.

4) هدفمند باشيم و در وقت صرفه جويي كنيم

در بسياري از مواقع شما صحبتي با يكي از دوستان و يا آشنايان خود داريد كه به درازا مي كشد و يا اينكه شما در شرايطي براي حل يك مشكل با يكي از دوستان خود قرار مي گيريد و او پاسخگوي ديدار شما نيست.

در اين شرايط شما مي توانيد فاصله را كم كرده و زمان براي خود بخريد.

تنها كاري كه شما نياز است انجام دهيد اين است كه بجاي برنامه ريزي و اين در و آن در زدن ، بنشينيد و يك نامه بنويسيد و هر چه كه مي خواهيد بگوييد براي او توضيح دهيد و يا به گوش او برسانيد.

اين كار از چند جهت براي شما مفيد است. نخست اينكه شما اين فرصت را در اختيار داريد كه بسيار نظام مند ، حرف هاي خود را بزنيد .

بعنوان مثال :

فرض را بر اين بگذاريد كه با يكي از دوستان خود دچار سو تفاهمي شده ايد و هر گاه كه شما با او وارد صحبت بر سر آن قضيه مي شويد ، آن قدر حرف هايتان در هم مي پيچيد و پخش و پلا مي شود كه هيچ كدامتان نمي توانيد از آن نتيجه اي بگيريد.

در چنين شرايطي شما مي توانيد يك تريبون اختصاصي و آرام در دست بگيريد و به كمك آن ، حرف هايتان را بزنيد و در عين حال تمام دلايل خود را عرضه كنيد و آنگاه از او بخواهيد كه پاسخ شما را بدهد. اين كار باعث مي شود كه شما هدفمند و نظام مند ، صحبت كرده باشيد و در عين حال نيز ، در زمان خود نيز صرفه جويي كرده باشيد.

منبع : محمدرضا تيموري

منبع : mohamadrezateimouri

بازدید : 256
11 زمان : 1399:2

امروز مي خواهيم مسئله قانون جذب پول را از زير مجموعه هاي قانون جذب را براي شما تشريح كنيم

آيا از قانون جذب پول چيزي ميدانيد ؟ مي دانستيد كه امروزه بيش از شصت درصد كساني كه سرمايه داران بازار دنيا را تشكيل مي دهند و ما به آنها ميلياردهاي دنيا مي گوييم ، با استفاده از قانون جذب پول به ثروت رسيده اند ؟ اگر شما هم مي خواهيد بدانيد كه چگونه مي توان با استفاده از قانون جذب پول به پول رسيد بايد بگوييم كه اين مقاله براي شما نوشته شده است. در اين مقاله شما ياد خواهيد گرفت كه چگونه از قانون جذب پول استفاده كنيد و چگونه با استفاده از قانون جذب كائنات ، به جذب فوري ثروت بپردازيد. همچنين تمرين هايي را در اختيار شما قرار خواهيم داد كه شما را براي رسيدن به پول آن هم با استفاده از قانون جذب پول ، شما را مصمم تر مي كند و راه را براي شما هموار مي كند. اما پيش از هر چيز شما بايد اطلاعات جامعي در باب قانون جذب پول داشته باشيد. قانون جذب پول همان راز كائنات براي رسيدن به ثروت است كه تنها گروهي از مردم دنيا به اين راز دست پيدا كرده اند و توانسته اند با آن به اوج موفقيت برسند و قانون جذب پول در كائنات نيز ، همان قانون جذبي است كه بر كائنات جاري است و اكثر مردم از آن اطلاعي ندارند و نسبت به آن نا آگاه هستند .و به همين امر است كه اكثر افراد سخت كار مي كنند تا كه تنها شكم هايشان را سير كنند اما پولدارها كساني هستند كه منطقي ترين كارهاي ممكن را در كمترين ساعت هاي كاري ممكن انجام ميدهند اما به پول هاي هنگفت مي رسند. در يك نگاه ساده وقتي شما از قانون جذب پول استفاده مي كنيد چنين مكالمه اي بين شما و كائنات برقرار مي شود كه جهان و هر آنچه كه در آن وجود دارد ، از تمامي خواسته ها و آرزوهاي شما استقبال مي كند و اين حق را در اختيار شما قرار ميدهد كه به هر چه كه مي خواهيد دست پيدا كنيد. اما نكته ي مهم اين جاست كه چگونه به اين خواسته ها نگاه مي كنيد.جهان به شما مي گويد:” كه من آماده ام تا تو هر چه مي خواهي را تقديمت كنم ، اما اين كاملا وابسته به احساسات توست. اگر تو احساس مثبتي داشته باشي و آنچه را كه مي خواهي ، با شور و شوق و با هر آنچه كه در دلت از اميد رسيدن به خواسته هايت داري لمس كني و بخواهي ، آنگاه مسير رسيدن به اين خواسته براي تو هموار است و من بعنوان يك انرژي گران بها و قدرتمند ، خواسته ي تو را به دستت مي سپرم." . پس مي بينيم كه با استفاده از قانون جذب پول ما مي توانيم به تمامي خواسته ها و آرزوهايمان برسيم. يكي از بزرگترين سخنرانان انگيزشي و مربيان قانون جذب يعني برايان تريسي مي گويد : " بسياري از افراد را هر روز مي بينم كه آرزو دارند كه به يك ويلاي بزرگ دسترسي پيدا كنند و يا اينكه تعطيلات شان را بدون دغدغه ، پشت سر بگذارند.در واقع اين انسان ها آرزهاي زيبايي دارند ، اما براي رسيدن به اين آرزوها راه هاي درستي را انتخاب نمي كنند و دقيقا نمي دانند كه چه مي خواهند و بايد به كجا برسند تا كه كارشان را به بهترين شكل ممكن با كسب ثروت خاتمه دهند. اگر اين آرزوهاي زيبا ، در مسير رسيدن به خواسته ي كائناتي فرد هم باشد ، آنگاه مي توان به راحتي به همه ي اين موراد دست يافت و اينجاست كه بايد بگوييم تنها راه حل براي بهره بردن از همه ي اين آرزوها اين است كه ما قانون جذب پول را بشناسيم و به آن عمل كنيم و از آن بهره بگيريم. " . پس مي توانيم اينطور استناد كنيم كه اگر كسي در دنيا قانون جذب پول را بلد باشد ، دروازه هاي ثروت به سمت او گشوده شده است و به هيچ وجه ديگر غم نداشته ها را ندارد و مي تواند به راحتي هر چه تمام تر به هر آنچه كه خواست در دنيا برسد و آن قدر پول جمع كند كه حتي نتواند آن ها را بشمرد. اگر شما هم جز آن دسته از افرادي هستيد كه مي خواهيد به پول بسيار برسيد و مي خواهيد اين كار را از طريق قانون جذب پول انجام دهيد ، اما نمي دانيد كه چطور بايد اين كار را كنيد و چطور بايد با استفاده از قانون جذب پول ، پولدار شويد و يا راه قرارگيري در مسير قانون جذب پول را بلد نيستيد ، بايد بگوييم كه ديگر نگران نباشيد. ما در بخش بعدي تمامي راهكارها و تمرين هاي لازم را براي بهره بردن از قانون جذب پول را به شما ياد خواهيم داد.

تمرين ها و اصول بهره بردن از قانون جذب پول

براي رسيدن به قانون جذب پول شما نياز داريد كه پيش از هر چيزي به يك پيش نياز تسلط داشته باشيد. پيش نياز شما براي رسيدن به قانون جذب پول اين است كه شما بايد حتما تسلط كافي روي مسائل مقدماتي قانون جذب داشته باشيد ، از اين رو مي توانيد براي دريافتن قانون جذب و همچنين يادگيري آن به مقاله ي جامع قانون جذب مراجعه كنيد تا بتوانيد به راحتي هر چه تمام تر مسائل مربوط به قانون جذب پول را ياد بگيريد. اما پس از اينكه به قانون جذب مسلط شديد ، نوبت آن است كه قانون جذب پول را ياد بگيريد.

1) باور داشته باشيد كه ثروتمند مي شويد

بعضي ها هستند كه مي خواهند ثروت مند شوند ، اما وقتي با آن ها صحبت مي كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه اين افراد هيچ ميلي و همچنين هيچ دورنمايي براي رسيدن به پول ندارد و به هيچ وجه نيز خودشان را براي رسيدن به پول قبول ندارند. از اين رو مي توانيم اين چنين بگوييم كه قانون جذب پول به ما مي گويد كه اگر مي خواهيد به پول برسيد و ثروت مند شويد ، پيش از هر چيز نياز داريد كه خودتان را تحت هر شرايطي كه هستيد بسنجيد و به اين امر اطمينان داشته باشيد كه از طريق قانون جذب پول ، انسان قدرت دارد كه به هر آنجه كه مي خواهد در حوزه ي قانون جذب پول و سرمايه دار شدن به ان برسد. از اين رو بايد بگوييم كه اولين كار اين است كه بنيشنيد و تمركز كنيد و قانون جذب پول را در ذهن بياوريد و تمامي فكرهاي منفي و تمامي انديشه هايي كه پيش از اين در سر شما براي رسيدن به پول وجود داشته است را دور بريزيد و شروع كنيد به تغيير كردن. يادتان باشد كه پول يك عامل بيروني است و قانون جذب پول نيز يك وسيله است كه شما را به پول مي رساند و پولدار مي كند. اما اين بين يك عنصر كم است. آن هم انسان است. انساني كه وسيله را به حركت در آورد و به مقصد برساند.براي حركت كردن با ماشين قانون جذب پول ، شما نياز به يك گواهينامه داريد . گواهينامه شما در راه رسيدن به قانون جذب پول ، باور شما و خودباوري شماست به اين كه پولدار مي شويد و به موفقيت خواهيد رسيد. پس ابتدا باورتان وخود باوريتان را مورد اصلاح قرار دهيد و سپس روي اين نكته كار كنيد كه چطور مي توانيد با استفاده از قانون جذب پول به موفقيت در بازار سرمايه و كار برسيد.

2) زندگي نامه ي افراد ثروت مند را بخوانيد

گران ترين ارزشي كه جهان به خود ديده است و در جهان وجود دارد ، ارزش تجربيات انسان ها است. يكي از راه هايي كه انسان ها مي توانند به موفقيت در قانون جذب پول برسند ، اين است كه زندگي نامه افراد معروف كه در راه رسيدن به پول زحمات بسياري كشيده اند و از سويي نيز يكي از ميلياردهاي جهان محسوب مي شود ، را مطالعه كنيد. اين مطالعه به شما كمك مي كند كه چراغ هاي راه را براي رسيدن به قانون جذب پول ، روشن كنيد. مطالعه كردن اين كتاب ها چه سودي براي ما دارد ؟ اولين اصل اين است كه بر طبق قانون جذب پول ، ما زماني كه با انسان هاي بزرگ همنشين مي شويم و از آن ها مسائل جديدي ياد ميگيريم خودمان را در مسير رسيدن به خواسته ها گداشته ايم و انرژي را در خودمان انتشار داده ايم و به ارتعاش در آورده ايم. از اين رو بسيار مهم است كه يك انسان بداند كه بزرگان سرمايه هاي جهان ، چگونه و به چه شكلي اين مسير را پيمودند. , و قطعا اين مسئله به يك انسان كمك خواهد كرد كه راحت تر و آسان تر در مسير رسيدن به پول با استفاده از قانون جذب پول دسترسي پيدا كند و نكته ي مهم تر اينكه شما مي توانيد با تجربه ي بيشتري راه ها را طي كنيد و اين تجربه خود يك اصل اساسي براي رسيدنب به تمامي خواسته هاي مالي از طريق قانون جذب پول است. اين كار يك نتيجه ي ديگر هم دارد و آن اين است كه راه هاي ذهني ما براي رسيدن به موفقيت از طريق قانون جذب پول نيز بازتر مي شود. منظور ما از راه هاي ذهني چيست؟ يكي از راه هايي كه ميتواند كانال رسيدن به قانون جذب پول را براي ما قوي تر كند ، اين است كه ما در هر زمان حرفي جديد براي گفتن داشته باشيم و طرحي جديد براي پياده كردن در حوزه ي كارهاي مالي خودمان در چنته داشته باشيم . شما بايد به كائنات ثابت كنيد كه قدرت آن را داريد كه به موفقيت هاي بزرگ دست پيدا كنيد و وقتي كه شما جا پاي بزرگان مي گذاريد و از تركيب ايده هاي ذهني آنان به يك ردپاي جديد مي رسيد ، اين درك را به تمامي كائنات داده ايد كه شما نه تنها قانون جذب پول را بلديد ، بلكه خودتان نيز يكي از منابع انرژي هستيد كه ديگران براي رسيدن به قانون جذب پول از آن بهره مي برند و مطمئن باشيد كه اين تاثيرگذاري به صورت شگرفي شما را به سمت رسيدن به فرصت هاي بهتر سوق خواهد داد.

3) كار كنيد ، سرمايه گذاري كنيد و فرصت ها را از دست ندهيد

يكي از اساسي ترين اصول قانون جذب پول اين است كه انسان بايد براي رسيدن به پول كار كند. كار كردن از نظر بعضي ها خلاف قانون جذب است ، چرا كه فكر مي كنند براي رسيدن به پول آن هم با استفاده از قانون جذب پول نياز به اين ندارند كه حتي يك ريال هم هزينه كنند ، اما بايد بگوييم كه اين دسته از افراد سخت در اشتباه هستند. انسان ها براي رسيدن به پول بايد كار كنند و بعد از آن براي آنكه طبق مسير قانون جذب پول پيش بروند ، بايد پول هايشان را سرمايه گذاري كنند و اين سرمايه گذاري بايد پس از مدتي منجر به فرصت هاي جديد شغلي شود تا ان ها تبديل به يك فرد پول ساز شوند. در واقع تمامي افراد سرمايه دار هم يك شبه به پول نرسيده اند و مدتهاي زيادي را صرف اين كرده اند كه راه هاي متعدد و فرصت هاي مختلف را تجربه كنند تا به پول برسند. از اين رو بايد گفت كه كائنات به شخصي احترام مي گذارد كه هدف گذاري صحيحي براي رسيدن به موفقيت داشته باشد و بداند كه مسير را بايد چگونه طي كند. اگر به اين شكل قدم برداريد ، آنگاه است كه موفقيت نصيب شما خواهد شد.

4) ببخشيد تا ثروتمند شويد

اگر مي خواهيد بر اساس قانون جذب پول پيش برويد ، بخشنده باشيد. ديگر اصل مهمي كه در قانون جذب پول وجود دارد اين است كه انسان براي رسيدن به پول بيشتر بايد بسيار بخشنده باشد . اگر شما نبخشيد ، به هيچ وجه بدست نمي آوريد ، اين يك اصل است. بسياري از افراد هستند كه فكر مي كنند بايد پولدار شوند تا مثلا يك مقداري از پولشان را به خيريه ها بدهند و يا از شخصي دست گيري كنند . اما قانون جذب پول مي گويد : " اتفاقا برعكس است. شما بايد ببخشيد تا ثروتمند شويد و قرار نيست كه ثروتمند شويد تا ببخشيد. " . اين حرف هم بسيار درست است. چرا كه كائنات هم براي اين كه به شما سرمايه اي عظيم بدهد نياز دارد كه به شما اطمينان كند. از اين رو شما بايد ثابت كنيد كه حتي در زماني كه چيزي از اين راه كسب نكرده ايد و حتي حداقلي ترين در آمدها را داريد ، شخصيتي بخشنده هستيد ، چرا كه هر انسان ثروتمندي قادر به بخشيدن پول است و اين به هيچ وجه برتري محسوب نمي شود. اما اگر شما از ابتدايي كه در مسير قرار مي گيريد تنها ده درصد از درآمد خودتان را به اين كار اختصاص دهيد و صرف خيريه كنيد ، آنگاه خواهيد ديد كه به چه ميزان جذب پول براي تان صورت مي گيرد. لياقت خودتان را به كائنات نشان دهيد تا بهترين ها نصيب تان شود. اين را ما نمي گوييم ، قانون جذب پول مي گويد.

منبع: محمدرضا تيموري

بازدید : 265
11 زمان : 1399:2

قانون جذب و آشنايي با آن

مقوله ي اصلي در قانون جذب، اين جاست كه بسياري از افرادي كه در مسير موفقيت حركت مي كنند ، دقيقا نمي دانند اين قانون جذب چيست و چه تاثيراتي در زندگي ما دارد.

ما قصد داريم كه در اين مطلب براي شما از قانون جذب بگوييم. قانوني كه مطمئنا آشنايي با آن مي تواند زندگي شما را متحول كند.

پس ما با ما همراه باشيد تا يك گام بزرگ و اساسي را در يادگيري يكي از مهمترين اصل هاي موفقيت برداريم.

اين روزها اگر سري به كتابفروشي ها بزنيد و يا اينكه در سايت هاي اينترنتي به دنبال مطالب انگيزشي باشيد ، هزاران هزار جلد كتاب و بيش از ميليون ها مقاله مي بينيد ، كه همگي به يك عنوان اشاره كرده اند و آن ” قانون جذب ” است.

امروزه به جرئت مي توان گفت كه قوي ترين و موثرترين قانون ، براي رسيدن به يك زندگي آرام و يك زندگي موفق و سراسر از شادي ، در تمام دنيا قانون جذب است.

قانون جذب ، مجموعه اي راهكارها و رويكرد هايي است كه يك انسان را در مدار رسيدن به خواسته هايش قرار ميدهد و باعث مي شود كه انسان به هر آنچه كه مي خواهد برسد.

در حقيقت ، قانون جذب شرايطي را براي يك انسان فراهم مي كند كه مسير رسيدن به خواسته هاي دروني خودش را در جاده ي ناهموار خواسته ها و آرزوها ، هموار كند و به كمك آن بتواند

به عشق ، ثروت و آرامش و هر آنچه كه در اين جهان خواستار آنست دست پيدا كند.

شايد براي شما هم سوال باشد كه اين قانون مهم دقيقا چيست و قرار است چه نقشي در زندگي ما داشته باشد ؟

و يا اينكه اگر اين چنين قانوني وجود دارد و ما مي توانيم به كمك اين قانون به هر آنچه كه مي خواهيم برسيم ، چگونه مي توانيم آن را ياد بگيريم و چگونه مي توانيم در زندگي مان از آن بهره بگيريم؟ .

ما در اين مقاله قصد داريم به كامل ترين شيوه ي ممكن هر آنچه كه درباره ي قانون جذب لازم است بدانيد را برايتان بيان كنيم.

اين مقاله قرار است به تمامي سوالات ذهني شما كه ممكن است در مسير استفاده و بهره گيري از قانون جذب به آن برخورد كنيد را پاسخ دهد. هر سوالي نظير : قانون جذب چيست ؟

چگونه مي توان از قانون جذب استفاده كرد؟ چگونه مي توان با قانون جذب به موفقيت هاي بزرگ رسيد ؟

قانون جذب شامل چه مواردي مي شود؟ ريشه ي اين قانون در كجاست؟

آيا اين قانون به لحاظ علمي اثبات شده است؟

قانون جذب

در اين مقاله پاسخ داده مي شود.

اگر شما نيز مي خواهيد به آرزو هايتان برسيد و نمي دانيد فرمول رسيدن به اين آرزوها و خواسته ها در دنيا چيست

و يا اگر چيزهايي درباره ي قانون جذب شنيده ايد و مي خواهيد اطلاعات بيشتري از اين قانون كسب كنيد ،

كافيست اين مقاله را بخوانيد تا آنگاه نقش و تاثير حياتي قانون جذب در زندگي خودتان را احساس كنيد. با ما همراه باشيد.

قانون جذب چيست ؟

براي قانون جذب تعاريف بسياري وجود دارد و هر كدام از اين تعاريف بخشي از اين قانون را شامل مي شوند.

عده اي قانون جذب را با واژه هايي چون ” راز كائنات “ و يا ” قانون جذب كائنات” تعريف كرده اند و گروهي ديگر نيز آن را به بخش هاي مختلفي طبقه بندي كرده اند و سعي كرده اند كه از اين موضوع نتايج موضوعي در زندگي انسان ها بگيرند.

حقيقت امر اين است كه همه ي اين تعاريف صحيح است و مي توان از دل همه ي اين تعاريف به مفهوم قانون جذب دست پيدا كرد و هيچ خللي هم در كار ايجاد نمي شود

چرا كه قانون جذب همان راز كائنات است كه تنها گروهي از مردم دنيا به اين راز دست پيدا كرده اند و توانسته اند با آن به اوج موفقيت برسند و قانون جذب كائنات نيز ، همان قانون جذبي است كه بر كائنات جاري است و اكثر مردم از آن اطلاعي ندارند و نسبت به آن نا آگاه هستند .

در يك نگاه كلي بگذاريد اين طور برايتان توضيح دهيم كه قانون جذب و هر مفهومي كه به گرد قانون جذب مي گردد ، به مثابه چرخش به دور يك دايره مي ماند.

قانون جذب

يعني شما از هر جاي اين دايره شروع كنيد نهايتا به يك نقطه و يك مركز خواهيد رسيد و آن قانون جذب است.

پس مهم ترين نكته اين است كه ما اصطلاحات لازم در اين حوزه را بشناسيم و به دنبال اصل و به دنبال منبع اصلي اين تعريف و اين قانون در دنيا باشيم.

اما ما مي خواهيم به زباني ساده شما بگوييم كه قانون جذب چيست؟ .

همه ي ما در زندگي ، خواسته ها و آرزوهايي داريم كه مجموعه ي زندگي ما را شكل مي دهند و فكر ما را درگير خودشان مي كنند و شرايط زندگي ما را رقم مي زنند.

اگر بخواهيم باز هم از اين ساده تر بگوييم ، بايد بگوييم كه : ” ساختمان زندگي ما را خواسته ها و آرزوهايمان تشكيل ميدهند.”.

هر آدمي در كنار خواسته ها و آرزوهاي خودش ، احساساتي را با خودش حمل مي كند كه بطور بسيار مستقيم روي خواسته و آرزويي كه دارد تاثير مي گذارد.

بعنوان مثال : فرض كنيد كه شما يك خانه ي ويلايي كنار يكي از بزرگترين و بهترين سواحل دنيا مي خواهيد.

يا اينكه دوست داريد در زندگي به يك ماشين شاسي بلند آخرين مدل برسيد و يا حتي آرزو داريد يك نويسنده ي بزرگ شويد و برنده ي جايزه ي نوبل باشيد.

تمامي مواردي كه برايتان گفتيم و هزاران مدل ديگر كه در ذهن هر آدمي وجود دارد ، خواسته ها و آرزوهاي او را تشكيل مي دهند.

اما احساساتي كه هر آرزو را دنبال مي كنند ، دقيقا چيستند؟

تصور كنيد كه در خيابان با رفيق خود در حال قدم زدن هستيد و ناگهان خودرويي كه هميشه آرزوي خريدش را داشته ايد ، از جلوي شما عبور مي كند.

قانون جذب

طبيعي است كه اين خواسته ي شما و آرزوي شما به داشتن آن خودرو ، شما را چند ثانيه خيره مي كند و بعد احساسي در دل شما زنده مي شود و ميگوييد :

” من آخرش اين ماشينو مي گيرم.”

رفيقتان به شما مي گويد : ” ما كه از اين پولا نداريم ، خوشبحال اوني كه داره . “

و شما در جواب به او مي گوييد كه : ” پولش رو هم بدست مي آريم.

من ميدونم كه روزي در نزديك ترين موقع ممكن ، اين ماشين مال من خواهد بود. “.

خب ، حالا مي توانيم درك درست تري از خواسته ها و آرزوها و تمامي احساساتي كه به دنبال آرزوها هستند ، داشته باشيم. همه ي ما نسبت به خواسته ها و آرزوهايمان احساساتي دقيقا مانند همين دو دوست داريم.

احساساتي كه در ما شكل مي گيرند ، مي توانند بسيار متفاوت باشند. مي توانند تركيبي از حسرت و غصه باشند و يا تركيبي از نشاط و شور و شوق و اميد باشند.

اما در يك نگاه كلي مي توانيم چنين بگوييم كه احساسات ما يا منفي هستند و يا مثبت هستند. درست مانند همين دو دوستي كه در مثال بالا داشتيم.

شخص اول انساني بود با خواسته هاي متعالي كه احساسات مثبت را در دل خودش بنا كرده بود و شخص دوم نيز انساني بود با خواسته هاي متعالي كه احساسات منفي را غالب بر خواسته ها و آرزوهايش كرده بود.

اين ويژگي همه ي انسان هاست ، حتي خود شما و اطرافيانتان نيز درگير اين خواسته ها و احساست پشت اين خواسته ها هستيد.

كافي است نگاهي به دور و بر خودتان داشته باشيد و آنگاه خواهيد ديد كه بسياري از ما اميدواريم و با انرژي آنچه كه دوست داريم و مي خواهيم را دنبال مي كنيم و بسياري ديگر از ما نيز نا اميديم و همش در باب خواسته هايمان و آنچه كه دوست داريم غز ميزنيم و خواسته هايمان را دست نيافتني و دور مي بينيم.

حالا كه اين دو مفهوم ، يعني خواسته ها و آرزوهايمان را شناختيم و احساساتي كه پشت هر آرزو نيز وجود دارد را درك كرديم ، حالا نوبت آن است كه به تعريف قانون جذب بپردازيم و ببينم كه اين قانون دقيقا چه چيزي را در اختيار ما قرار مي دهد .

قانون جذب به انسان ها مي گويد كه :

قانون جذب

” جهان و هر آنچه كه در آن وجود دارد ، از تمامي خواسته ها و آرزوهاي شما استقبال مي كند و اين حق را در اختيار شما قرار ميدهد كه به هر چه كه مي خواهيد دست پيدا كنيد. اما نكته ي مهم اين جاست كه چگونه به اين خواسته ها نگاه مي كنيد.

جهان به شما مي گويد:

” كه من آماده ام تا تو هر چه مي خواهي را تقديمت كنم ، اما اين كاملا وابسته به احساسات توست. اگر تو احساس مثبتي داشته باشي و آنچه را كه مي خواهي ، با شور و شوق و با هر آنچه كه در دلت از اميد رسيدن به خواسته هايت داري لمس كني و بخواهي ، آنگاه مسير رسيدن به اين خواسته براي تو هموار است و من بعنوان يك انرژي گران بها و قدرتمند ، خواسته ي تو را به دستت مي سپرم.

اما اگر در مقابل شما انسان ضعيفي باشيد و تمام آنچه كه در سر بعنوان يك خواسته و يا يك آرزو داريدد را از يك نماي دور از دسترس ببينيد و نسبت به بدست آوردنش نااميد باشيد ، آنگاه است كه دنيا به شما خواهد گفت : ” متاسفم دوست من ، من نمي توانم براي تو كاري بكنم چون تو در دلت نمي خواهي كه به خواسته ات برسي و هر بار كه سرش غر بزني و يا اينكه آن را دور از دسترس ببيني ، خواسته ات دور تر و دور تر مي شود. ” .

اين قانون به شما اين دورنما و اين قدرت را مي دهد كه به همه ي خواسته هاي زندگي خود با ارائه ي يك حس مثبت ، دست پيدا كنيد. اما سوالي كه ممكن است براي شما پيش بيايد ، اين است كه قانون جذب چطور عمل مي كند.

منبع : هدف گذاري

https://mohamadrezateimouri.com/law-of-attraction-new/

بازدید : 269
11 زمان : 1399:2

امروز مقاله هدف گذاري از سلسله آموزش هاي راز موفقيت را مورد بررسي قرار دهيم

هدف گذاري چيست؟

هدف گذاري بزرگترين ثروت زندگي هر انسانيست!

هدف گذاري اساس موفقيت است.

تا به حال به دنبال موفقيت بوده ايد؟

تا به حال به رسيدن به موفقيت فكر كرده ايد؟

مطمئنا هر كسي كه هستيد.

هر كجاي دنيا كه هستيد.

در هر نقطه اي!

دوست داريد موفق شويد.

براي موفق شدن اولين قدم داشتن هدف و باور داشتن هدف ي است. تا به حال انسان هاي بدون هدف و موفقي را ديده ايد؟ قطعا پاسخ اين سوال منفيست. براي رسيدن به موفقيت… نيازمند هدف هستيم.

هدف گذاري شما براي زندگي چيست؟

به كجا مي رويد؟

به دنبال چه چيزي هستيد؟

براي چه چيزي تلاش مي كنيد؟

پاسخ اين سوال ها هدف شماست!

هدفي كه بايد به روي آن تلاش كنيد.

وقت صرف كنيد.

ريسك كنيد.

تا بتوانيد به نتيجه ي دلخواه خود برسيد. هدف گذاري معناي زندگي را تعيين مي كند. هدف كه داشته باشيد روزهايتان معنا خواهند يافت. از تلاش كردن خسته نمي شويد. هدف باعث مي شود، خسته نشويد چون مي توانيد با رسيدن به هدفهايتان انگيزه ي بيشتري براي تلاش كردن داشته باشيد.

انسان هاي موفق، بزرگترين عامل موفقيت خود را داشتن هدف زندگي مي دانند. آن ها هدفي براي زندگي خود تعيين كرده و تمام تلاش و هدفهاي كوچك خود را هم در كنار رسيدن به اين هدف تنظيم كرده اند. بر اساس اين هدف تلاش كردند. ريسك كردند و خسته نشدند.

هدف گذاري مهم ترين اصل ساخت آينده اي موفق است.

چيزي كه آينده را مي سازد. استعدادهاي فردي نيست.

بلكه هدف گذاري و انتخاب هدف و مسير درست رسيدن به هدف است. اما… براي انتخاب مسير درست، ابتدا بايد مقصد را بشناسيم.

همانطور كه كن بلانچارد، گفته است:

دانستن اينكه كجا ميروي، اولين قدم براي رسيدن به آنجاست.

هر لحظه اي كه براي انتخاب هدف درنگ مي كني، يك قدم براي رسيدن به موفقيت، عقب مي ماني.

موفقيت را توانايي ها و استعدادها رقم نمي زند. اين تلاشها و هدفهاي آدم هاست كه نشان مي دهد چطور مي توانند به موفقيت برسند. موفقترين انسان هاي روي زمين از استعدادهاي خارق العاده اي برخوردار نبوده اند. اما… آن ها اهداف بسيار بزرگي داشته اند كه در مسير رسيدن به آن ها قدم برداشته اند.

هدف گذاري يعني معنا بخشيدن به روياها.

روياي واقعي آن است كه نه در خواب بلكه در بيداري آن را تجربه كنيد.

چشم هاي خود را ببنديد.

بيانديشيد كه مي خواهيد در پنج يا ده سال آينده در كدام نقطه بايستيد.

در چه حالتي باشيد.

در كجاي دنيا باشيد.

پاسخ اين سوال هدف شما خواهد بود.

هدف گذاري مي تواند خوشحالي شما را تضمين كند.

روياها هميشه يكي از اصل هاي مهم هدف هاي انسان بوده اند. روياهاي خود را باز هم پرورش دهيد اما اين بار آن ها را فقط در ذهن و در خواب هاي خود دنبال نكنيد. در اين قرن كه انسان ها با تلاش، روياهاي خود را محقق مي كنند شما چرا نه؟

شما هم يك انسان هستيد با توانايي هاي خود.

تلاشتان را بيشتر كنيد.

هدف گذاري كرده. براي رسيدن به آن كفش آهني به پا كرده. بلند شويد. روياهاي خود را به واقعيت تبديل كرده و به دنيا بفهمانيد. كه شما هم يك فرد بسيار موفق هستيد. اين زندگي نيست كه شما را مطابق ميل خود به جلو هدايت مي كند.

منبع : هدف گذاري

https://mohamadrezateimouri.com/law-of-attraction-new/

بازدید : 355
11 زمان : 1399:2

ما در مقاله چگونه نويسندگي را شروع كنيم ؟ مباني را ياد گرفتيم حال مي خواهيم طرز نوشتن يك نامه عاشقانه را با هم بررسي كنيم را از سري مقالات آموزش نويسندگي با هم ياد بگيريم.

نامه عاشقانه

همه ي ما در زندگي مان حداقل يكبار را عاشق شده ايم.

عشق بزرگترين نعمتي است كه خداوند به انسان ها عطا كرده است تا بتوانند كنار يكديگر در كمال صلح ، صفا و محبت زندگي كنند.

هر موقع كه صحبت از عشق به ميان مي آيد ، آدمي ياد خاطرات دوران عاشقي و بگير و ببندهاي روزگار عاشقي اش مي افتد.

عشق در دوره هاي مختلف شكل هاي مختلف داشته است.

بعنوان مثال اگر بخواهيم همين حالا از پدر و مادرهايمان بپرسيم كه شما چطور عاشق شديد ، مطمئنا نيمي از آنها به شما خواهند گفت كه اصلا تا قبل از ازدواجشان همديگر را نديده اند و نيمي ديگر نيز خواهند گفت كه همديگر را در فاميل ديده اند و يا نشان كرده ي هم بوده اند و هزاران ماجرايي كه ديگر امروز حتي ردي از آنها هم نيست.

اما ما نمي خواهيم راجع به تاريخ عشق در دنيا حرف بزنيم ، بلكه همه ي اين ها را گفتيم كه به نامه عاشقانه برسيم.

بله ، نامه عاشقانه .

نامه عاشقانه ، نخستين ابزار ارتباطي عاشقان در تاريخ و علي الخصوص در اين چند دهه ي اخير بوده است.

پس از آنكه دوره ي ازدواج هاي سنتي تمام شد و پاي جوانان به تكنولوژي و دانشگاه ها و اجتماع باز شد ، عاشقي هم شيوه اي ديگر پيدا كرد و بيان آن هم براي خودش ماجراهايي ديگر را به همراه آورد.

در طول اين سالها ، به جرئت مي توان گفت كه روزگار عشق و عاشقي مدام در ميان جوانان شكل هاي گوناگون به خود گرفته است و با رشد تكنولوژي ها و صد البته آزادي هاي اجتماعي ، هر كدام از جوانان ما و ( صد البته جوان دل هاي ميانسال و كهنسال ما ) نيز به عشق نگاه ديگري پيدا كرده اند.

اما از هر سويي كه به قضيه ي عشق نگاه مي كنيم ، در مي يابيم كه نامه عاشقانه در گير و دار اين دنياي ارتباطات ، مدرنيته و اين همه وسيله ي هوشمند هيچگاه حذف نگرديده و همچنان استوار جايگاه خود را در دل و جان عاشقان حفظ كرده است.

نامه عاشقانه

نامه عاشقانه هنوز هنوزه يكي از در دسترس ترين راه هاي ارتباطي ميان عاشق و معشوق است.

شايد اين روزها بسياري از افراد ديگر نام نامه عاشقانه را نشنيده باشند و يا اينكه اگر به پيش شان از نامه هاي عاشقانه بگوييد ، پوزخندي تحويلتان بدهند و بگويند :

” مگر هنوز هم كسي نامه ي عاشقانه مي نويسد؟ “.

در جواب اين افراد بايد بگوييم كه :” بله ، هنوز هم نامه عاشقانه مي نويسند و نه تنها از تعداد نامه نويس هاي عاشقانه كم نشده است ، بلكه هر روز و هر دهه بر تعداد آن ها افزوده هم مي شود.” .

اما به راستي سوال اساسي اين است كه نامه عاشقانه چه ويژگي دارد كه هنوز هنوزه نيز در ميان عاشقان رواج دارد و از آن بعنوان يكي از شيرين ترين بخش هاي عاشقي ياد مي شود؟

پاسخ اين سوال را ابتدا به امر بايد در وجود ” نامه ها ” بررسي كرد و بعد از آن به سراع انواع آن رفت و از عاشقان پرسيد كه چرا هنوز نامه عاشقانه مي نويسند.

نامه نويسي از قديم الايام در تاريخ ، به عنوان يكي از راه هاي ارتباطي ميان مردم بوده است و از آن استفاده هاي فراوان مي شده است.

آن زمان كه هنوز پاي تلفن و تلگرام و واتس آپ به خانه هاي مردم باز نشده بود ، تنها راه ارتباط گرفتن با اشخاص ، اداره جات و سازمان ها نوشتن نامه بود.

  • نامه ويژگي هاي بسياري دارد و اين ويژگي ها هنوز هنوزه نيز جايگزيني براي آن پيدا نشده است و نامه ها همچنان اصلي ترين ، پر بازده ترين و پرمخاطب ترين شيوه ي ارتباطي بين مردمان است.

امروزه فقط مي توان اين ادعا را كرد كه نامه هاي كاغذي ، ديگر به شكل سابق موجود نيستند و جاي خودشان را به نامه هاي الكترونيك و ايميل و نامه هاي اتوماسيوني داده اند.

اما نامه ها همچنان مانند درختي سترگ ريشه در تاريخ دارند و كاربردهاي فراوان آن نيز بر هيچكس پوشيده نيست.

اگر بخواهيم تنها به چند مورد از اين كاربردها اشاره كنيم مي توانيم اين چنين بگوييم

كه نامه ها ، فرصت صحبت كردن آن هم بدون هيچ مانع ذهني را به ما ميدهند.

به عنوان مثال مي خواهيد از يكي از دوستانتان بابت اشتباهي كه كرده ايد عذر خواهي كنيد اما رويتان نمي شود ، مستقيم به او بگوييد و يا اينكه غرورتان اجازه نمي دهد كه رو در رو به او چيزي بگويد و اين ها همه مي تواند در يك نامه و تنها در چند سطر نوشته شود و بيشترين نتيجه را بگذارد.

ديگر ويژگي نامه ها اين است كه در زمان صرفه جويي مي كند.

فكر كنيد كه اگر همه ي متقاضيان وام ، جلوي بانك صف مي كشيدند ، چه زماني بايد صرف آنان مي شد تا كه به كارهايشان رسيدگي شود. و يا فرض كنيد كه اگر وزارت خانه اي قصد ابلاغ يك بخش نامه را بصورت شفاهي به همه ي اداره جات زير مجموعه اش داشت ، چه زماني طي مي شد تا اين پيام به گوش همه ي كارمندان برسد و تازه اگر صحيح برسد و چيزي اين ميان كم و كسر نشود.

ولي امروز تنها به كمك يك نامه همه مي توانند در خواست وام دهند و همه ي كارمندان نيز در يك زمان يكسان ، از جديدترين قوانين وضع شده آگاهي مي يابند.

نامه ها ويژگي هاي زيادي دارند اما بگذاريد يكي ديگر از اين ويژگي ها را بگوييم و برويم سراغ نوشتن نامه عاشقانه و اينكه ” چگونه يك نامه عاشقانه بنويسيم؟ “.

آخرين ويژگي نامه ها ماندگاري آنان است.

وقتي شما حرفي مي زنيد نهايتا تا چند روز ذهن مخاطبان شما را به خود مشغول كند. اما در نهايت ، فراموش مي شود. ولي وقتي شما يك نامه مي نويسيد ، اين نامه ، قدرتي در خود دارد كه براي هميشه ماندگار مي ماند. مي توان هر وقت و هر ساعت به آن رجوع كرد. مي توان هر زمان به بند بند آن رجوع كرد و حرف هاي آن را يكبار ديگر مرور كرد.

همه ي اين ها كه گفتيم ، ويژگي هاي يك نامه بود ، نامه اي كه مي تواند عاشقانه هم باشد و اگر عاشقانه باشد آنگاه بايد ديد كه ويژگي هايش چند برابر مي شود و لطفش تا به كجاي قلب جهان را فتح مي كند.

چرا بايد نامه عاشقانه بنويسيم ؟

سوال خوبي است. ما انسان ها هميشه بايد براي هر چيزي ، يك ” چرا؟” در ذهنمان داشته باشيم و اين خاصيت انسان است.

اما اگر روزي معلم نويسندگي نبودم و تدريس نويسندگي را برعهده نداشتم ، اگر كسي از من اين سوال را مي پرسيد به او مي گفتم كه : ” شما لطف كن و اول به من بگو كه چرا بايد عاشق شويم ، تا من بعدش به تو بگويم كه چرا بايد نامه عاشقانه بنويسيم؟ ” .

راستش را بخواهيد هزار و يك دليل مي توان براي نوشتن نامه عاشقانه آورد و آن را تبديل به يك اتفاق بسيار منطقي كرد ، اما پيش از اين كه اين دليل ها را برايتان بازگو كنم بايد به اين نكته اشاره كنم كه همانطور كه عاشقي يكباره به دل آدم فرو مي آيد ، نوشتن نامه عاشقانه نيز يكباره به ذهن آدم خطور مي كند و دليلي ندارد جز آنكه

آدمي عاشق مي شود و از عاشق هيچ كاري بعيد نيست ، حتي نويسنده شدن.

نامه عاشقانه

اما بگذاريد چندين دليل براي آن دسته از انسان هايي كه نامه عاشقانه را كار مزخرفي مي دانند بياورم كه هم مروري باشد بر ارزش نوشتن نامه عاشقانه و هم اين كه دليلي باشد بر اينكه نوشتن نامه عاشقانه كاري كاملا منطقي است.

1) عشق ، يك مقوله ي شخصي است

نامه نوشتن يكي از شخصي ترين راه هاي ارتباطي است و عشق نيز دقيقا يكي از شخصي ترين مناسبات فردي ميان آدم هاست.

منبع : نامه عاشقانه

تعداد صفحات : 1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 162
  • بازدید سال : 554
  • بازدید کلی : 10717
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی